شهید محمد علیان نژاد
«پس بیایید خود را خالص کنیم و همیشه و همه جا خدا را در نظر داشته باشیم
و بدانیم که عالم محضر خداست و انسان همیشه در خسران است و این دنیا محل گذری بیش نیست.»
الهی عاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک یا کریم
بسم الرب الشهداء و الصدیقین
الحمدلله الذی هدینا لهذا و ما کنا لنهتدی لولا ان هدینا الله
و اما بعد
رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقده من لسانی یفقه قولی
ستایش خدا را که هدایت کرد ما را به این راه که اگر او هدایت نمیکرد ما را ما به این راه هدایت نمیشدیم
زیبد آن مردانگی را کز پی دلدار رود سرجدا و بیقرار از پی دادار رود
در مکتب عشق عاشقان را غصه از رفتن نیست غصه عاشق از آن است که نداند کی رود
بارالها نطفه کثیفی بودم، توانایم کردی؛ انسان پستی بودم، تو عزیزم کردی؛ پست و نالایق بودم، تو با لیاقتم کردی؛ نالایق هر معیوب بودم، عیوبم را ستر کردی؛ بد بودم، خوب جلوهام کردی؛ بد بودم، در میان خوبان جایم کردی؛ پس ای خدایا! با این همه لطف و کرمت، با رحیمیتت، با رحمانیتت، با غفاریتت، با ستارالعیوبیت و با خیلی صفات دیگرت مرا ببخش و باز دست این بنده خوار و ذلیلت را بگیر و توبه این عبد گنهکارت را بپذیر؛ پس در راه خودت، در حجله خونت، مرا رستگارم کن.
بارالها! ای خدا! قسم به نام مقدست، دلم به مولایم به آقایم حسین (ع) تنگ شده و دلم میخواهد همانطور که آقایم حسین (ع) سرجوان سیاهظاهر را به دامن گرفت سر این بنده سیاه باطن را هم به دامن بگیرد و دست نوازش بر سرم بکشد تا از او بپرسم: مولای من! ارضیت منی؟ «آیا راضی هستی از من؟»
حقیقت امر این است برادر احمدی زاده عزیزکه من خیلی خیلی کوچکتر از آنم که بخواهم مثل یکی از افراد این دفترچه باشم چرا که هر یک را که مینگری در حد خود استادی هستند و در مطالبشان که تأمل میکنی، درسی از آن میگیری اما من هنوز یک شاگردم چه رسد به اینکه بخواهم درسی یا مطلبی در این دفترچه داشته باشم. شما اگر از حال و احوال من خبر داشتید مصداق این شعر میشدید که شاعر میگوید:
آسمان از دیده بارد اشک خون بر حال من شعله خیزد از زمین بر سختی احوال من
خدایا با فضل و مهربانیت با ما رفتار کن، خدایا رفتار نکن با ما با عدلت ای با کرامت!
پس از انقلاب خونین خمینی به رهبری پیر حسینی که در بهمن سرخ ۵۷ با ویژگی خدا، قرآن، ولایت، حاکمیت ۲۵۰۰ ساله رژیم شیطانی شاه از صفحه روزگار برچیده شد، یکی دیگر از ویژگیهای این انقلاب در جنگی که صدام جنایتکار بر ما تحمیل نمود، نمایانتر شد که بهترین دستاورد این انقلاب میباشد. این دستاورد همان ویژگی بازگشت به خویشتن بود و هست.
وقتی که انقلاب اسلامی به وقوع پیوست، در حدود ۵۰ درصد از مردم بیدار شدند و این ویژگی را به وضوح مشاهده نمودند و وقتی جنگ بر ما تحمیل شد، باعث شد که بقیه مردم نیز متوجه این ویژگی بشوند. در این راه یک سری در جهت نیل عملی به این ویژگی به سوی آن قدم برداشتند. اینان کسانی بودند که وقتی امام فرمودند که تا زمانی که جبهه احتیاج دارد واجب است که جبههها را پر کنید. از پسر ۱۲ ساله تا پیرمرد ۹۰ساله در جبههها حضور بهم رسانیدند و هنگامی این بازگشت به خویشتن مفهوم پیدا کرد که پسر بچه ۱۳ ساله خرمشهری برای جلوگیری از پیشرفت دشمن و یا شهر خود به کمر خود نارنجک میبندد و خود را به زیر تانک میاندازد و تانگ را منهدم مینماید و یا امثال کسانی که برای تسریع در امر عملیات رزمندگان خود را به روی سیم خاردار میاندازند یا برای خنثی کردن میدان مین در داخل آن غلت میزنند.
انسان وقتی پا به جبهه میگذارد، واقعاً به خود میآید و یه یاد آخرت میافتد و سعی میکند که خود را درست کند ولی این را نیز بدانیم که جبهه آمدن نیز خود یک توفیق میخواهد که به هر کسی نمیدهند. پس بیایید همانطور که خدا این توفیق را نصیب ما فرمود، از همه چیز جبهه درس بگیریم و شکر آن را به جا بیاوریم که ممکن است در غیر این صورت خداوند یک دفعه این توفیق را از ما بگیرد و دو باره به داخل ظلمتهای خودمان برویم. پس بیایید شکر خداوند متعال را به جا بیاوریم به خاطر آنکه توفیق هدایت را نصیبمان کرد و ما را داخل انسانهای پاکی قرارداد که از عشق حسین (ع) و ائمه اطهار آرام و قرار ندارند و چنان سینههایشان برای کربلای امام حسین (ع) میتپد که به محض شنیدن نام اباعبدالله الحسین از خود بیخود میشوند و اشکهایشان همچون باران از چشمانشان سرازیر میشود. به راستی که آدمی در برابر آنها احساس حقارت میکند. ای کاش مولایمان امام حسین (ع) اینجا حضور داشت و شاگردانش را که همچون حبیب ابن مظاهرها و علی اصغرها به پاخاستهاند را میدید که چه طور شاگردانش ندای کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا را سر میدهند و از صیانت دین اسلام حفاظت میکنند و منتظر رسیدن به لقای رب و نوشیدن شهد شیرین شهادت هستند.
پس ای عزیزان کمی به خود آئیم! به سوی خدا قدم برداریم و این را بدانید که اگر یک قدم به سوی خدا برداریم، او چندین قدم به سوی ما برمیدارد. بیایید قدر این نعمت خدا را (بازگشت به خویشتن) را بدانیم و آن را عملا در خود پیاده کنیم تا بسیجی واقعی باشیم، همان بسیجی که لقب شیران روز و زاهدان شب را گرفت.
پس بیایید خود را خالص کنیم و همیشه و همه جا خدا را در نظر داشته باشیم و بدانیم که عالم محضر خداست و انسان همیشه در خسران است و این دنیا محل گذری بیش نیست.
پس بیایید همه و همه لذات محدود دنیا را با سعادت اخروی عوض نکنیم و همیشه به یاد داشته باشیم که از کجا آمدهایم و باید به کجا برویم و چه باید بکنیم و چه باید ببریم؟ آیا همین که گفتیم ایمان آوردیم کافی است و دیگر آزمایش نمیشویم؟
به یاد بیاوریم عذاب الهی را و محشر کبری را و تلاش کنیم برای رضای خدا و در آخرت از گروهی نباشیم که برایشان هیچ نعمتی نیست و همیشه معذبند و در اضطراب و نگرانی هستند و نباشیم از گروهی که از اعمال خویش پشیمانند و میگویند ای کاش که ما این کارها را نمیکردیم.
پس بیایید حالا که راه سختی را در پیش داریم از خدا سختی بخواهیم؛ آب داغ چربیها را زود از بین میبرد و سختیها هم اگر صابر باشیم و استقامت داشته باشیم، گناهان را زود از بین میبرد.
پس بیایید در این طریق بر نارساییها و ناهمواریهای جاری فائق آییم و لذتهای زودگذر دنیوی را کنار بگذاریم. بیایید از خوابیدنهای زیاد، خوردنهای زیاد و عبادت کم و دیگر مسائل که انسان را از فکر کردن حول و حوش خودش و معاد و خدا بازمیدارد بپرهیزیم. بیایید که رضیاً برضائک باشیم و در آخر بیایید که به اوج انقطاع الی الله برسیم. همه اینها ناشی از همان بازگشت به خویشتن است. پس در آخر نتیجهگیری کلی که از این صحبتها میتوان گرفت این است که ویژگی بازگشت به خویشتن یعنی خودشناسی یعنی پیبردن به هدف آفرینش، یعنی از معلول پی به علت بردن.
پس وقتی انسان خود را شناخت، خدا را نیز میشناسد و وقتی خدا را شناخت، در طریق الی الله قدم برمیدارد و وقتی به سوی خدا قدم برداشت، پس به سوی خدا تقرب میجوید و خدا نیز به طرف او تقرب میجوید و در آخر این اوج انقطاع الی الله، این ویژگی با سلاح سرخ شهادت به پایان میرسد و انسان به دیدار معشوق میشتابد و در لقای او رستگار میشود.
به امید آن روز
درآخر از تمامی کسانی که این نوشته دست و پا شکسته را میخوانند معذرت میخواهم که سرشان را درد آوردم و از همگیاتان التماس دعا دارم.
خدایا به ما نعمتها دادی که نه قدرش را دانستیم و نه لیاقتش را داشتیم، پس ما را زبانی ده که سپاسگزار تو باشد.
آمین یا رب العالمین
والسلام علی من اتبع الهدی
خاک زیر پای همه بسیجیان
محمد علیان نژاد
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
آمین یا رب العالمین
۶۴/۱۱/۱۷
التماس دعا
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.