شهید مجتبی کاکل قمی

«سعی کنید دوستی شما برادران مخلص و با خدا با برادران دیگرتان

آنقدر زیاد نباشد که از خدا دور باشید و وسوسه‌های شیطانی شما را فریب دهد.»

بسمه تعالی

بی تو ای دوست دلم غرق بلا شد چه کنم؟

هستی‌ام رو به فنا شد چه کنم؟

گفته بودم که کنم صبر بر ایام فراق

طاقتم رفت ز کف یار کجا شد چه کنم؟

در غم دوری تو ای تو فروغ دل من!

جانم از جسم به یکباره جدا شد چه کنم؟

همه گویند علاج تو بود داروی وصل

چه کنم هجر رخت حکم قضا شد چه کنم؟

من خریدار غم عشق توام ای مه عشق

دل دین جان روان جمله بها شد چه کنم؟

روی بنما که در معرکه بزم جهان

روز و شب خون دلم قوت و غذا شد چه کنم؟

ای حسین جان

من به درگاهت غلامی روسیاهم

یا که عبدی شرمسارم یا حسین

سعی کنید دوستی شما برادران مخلص و با خدا با برادران دیگرتان آنقدر زیاد نباشد که از خدا دور باشید و وسوسه‌های شیطانی شما را فریب دهد.

من به برادر احمد قول شرف می‌دهم که اگر شهید شدم شفاعتشان کنم.

حسینا من به سودای غمت دیوانه خواهم شد

به روز وصل رویت از همه بیگانه خواهم شد

برادر حقیر و کوچک شما

مجتبی کاکل قمی

گروهان یک

دسته یک

رسته پیک

۶۵/۱۲/۲۰

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.