نوشتهها
آلبوم گردان حمزه
/۱ دیدگاه/در عکس /توسط ف. مهدی برزیخبر رحلت امام (ره)
/۰ دیدگاه /در خاطرات /توسط ف. مهدی برزیبمناسبت بیست و دومین سالگرد ارتحال امام عزیز
به روایت: محسن امامی
وقتی خبر رحلت حضرت امام رو شنیدم نتونستم طاقت بیارم. کوله پشتی زمان جنگ رو برداشتم و اعزام انفرادی گرفتم رفتم دوکوهه. اون موقع چون گردان پدافندی داشت اعزام انفرادی میدادند. اونجا متوجه شدم که گردان در منطقه پاسگاه زید مشغول پدافند منطقه هست. به وسیله خودرویی که به اونجا میرفت همراه شدم وغروب بود که رسیدم اونجا.
وقتی از ماشین پیاده شدم و دوباره بچهها رو تو اون لباس خاکیهای زمان جنگ دیدم دلم گرفت. غروب اونجا هم که عجب غم انگیز و دلگیر بود. بیاختیار با بچهها گریه میکردیم تعداد دیگهای از بچههای زمان جنگ هم که طاقت شنیدن خبر وفات حضرت امام رو نداشتند اومده بودند اونجا و بالاخره جمعمون جمع بود. شب زیارت عاشورای باحالی خونده شد و توی همون چادرها خوابیدیم.
شب خواب عجیبی دیدم اما همون جا تو خواب هم معنی اون رو درک کردم.
خواب دیدم…