نوشته‌ها

آلبوم گردان حمزه

1745

از راست به چپ:

ردیف ایستاده: حسن امیری، محمود برنا، علی خرمجو، حسین طوسی، ؟، عباس حاجی باقر، چارانی، علی شهبازی، ؟، سید مالک، سیانوری، ؟، اکبر طیبی، ضرغام، تاجیک، محمود فائزی، ؟

ردیف نشسته: امیر خرم، محمدی، مهرپور، اسماعیل ترک، رضا فشکی، ناصر رخ، مهدی خراسانی، ؟، شهید محمود تاج الدین، مهدی صاحبقرانی، عباس دارابی، صبوری

مکان: منزل شهید یاراحمد

زمان: پس از شهادت شهید قاسم یاراحمد

قناسه چی

خاطره ای از شلمچه

به روایت: علیرضا باقری سیرایی (گروهان ۳، دسته ۲)

وقتی که در اردوگاه شهید چمران بودیم به کل گردان حمزه مأموریت شده بود که به شلمچه بروند ولی چون نیروهای گردان زیاد بود، قرعه کشی شد که کدام گروهان اول به خط برود. نوبت و قرعه به گروهان سوم خورد که از خود گروهان هم قرعه به نام دسته ما درآمد که شهید صبوری فرمانده آن بود.

طبق وصف و توصیف بچه‌های گردان‌های دیگر می‌بایست آماده یک جنگ تمام عیار بودیم اما وقتی به خط مقدم رفتیم آثاری از خمپاره و گلوله نبود مگر به ندرت که باعث شک اینجانب شد. حتی آن شب، آنقدر خط ساکت و خلوت بود که پست به من نرسید و آرام در سنگر خوابیده بودم. (خط گردان سه راه شهادت را به طرف دژ حدوداً یک کیلومتر یا کمتر باید می‌رفتیم و مأموریت گردان حفظ دژ بود چرا که با تصرف آن، گردان ما و خط‌های لشگرهای دیگر که موازی ما بودند،در محاصره عراق قرار میگرفت).

ساعت ۴ صبح بود که برادر محمد لاروبی – معاون دسته – صدایم کرد و گفت برادر باقری بلند شو که عراق پاتک سنگینی را اجرا نموده است. من بلند شدم … وای چه صحنه‌های عجیبی را که ندیدم!!

ادامه مطلب