شهید سیروس مهدی پور
«بشو با آب توبه جان خود را سپس جان را تو تسلیم خدا کن»
بسم الله الرحمن الرحیم
به روی کاغذت کلمههایم نقش میبندد و هر کلمه به رویم چون گلی زیبا همی خندد
چرا؟ چون با قلم خواهم که از او یاد بگشایم که از آن بینشان شاید نشان بر دفترت آرم
چرا امشب قلم سنگین به کاغذ برهمیلغزد مگر دستم نمیراند؟ چرا پس از چه میترسد؟
به هر صورت و با زحمت به دل گفتم که حیلتها رها کن، بیا درد جدایی را دوا کن
بگو بر یار همرزمت که ای دوست!
اگر خواهی نشینی درب کویش چو مستان راه دنیا را رها کن
اگر چرخ زمانه بیوفا شد تو بر معشوق عهدت را وفا کن
بشو با آب توبه جان خود را سپس جان را تو تسلیم خدا کن
بشین بر باغ حاجت تا دم صبح برای غنچه پرپر دعا کن
برای غنچه پرپر دعا کن!
برای غنچه پرپر دعا کن!
برای ….
…
۶۴/۱۱/۱۷
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.