نهر ام القصر

ارسال خاطره: محمد کاری (گردان مالک)

70

یادمه شب انجام اون تک ایذایی گردان حمزه، هنوز خط ‌ام‌القصر دست بچه‌های گردان ما (مالک) بود و بعضی از بچه‌های ما هم با اذن فرماندهان با بچه‌های حمزه همراه شدیم. قرار بود این عملیات ایذایی بیشتر برای انهدام نیروهای دشمن که تجمع کرده بودند انجام بشه. چون نگهداشتن محور خط ما – که عرض و طول کمی داشت – در صورت پاتک دشمن با اون استعداد نیرو خیلی مشکل می‌شد، گردان‌ها یکی یکی طی دو سه مرحله برای انهدام نیروی تجمعی دشمن تک ایذایی می‌کردن.

اون شب هم یکی از اون شب‌ها و از سنگین‌ترین درگیری‌های بعد از مراحل نخست عملیات فاو در محور‌ام‌القصر بود و … و البته پیش‌بینی شده بود که با رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، امکان گذر از نهر‌ام‌القصر و ایجاد خط و خاکریز جدید در اون طرف نهر فراهم می‌شد. البته آن طرف نهر بالطبع به دلیل برخوردار بودن از فضای وسیع‌تر به حضور نیروی بیشتر برای دفاع از منطقه آزاد شده نیاز داشت که خب بنا به دلایلی که گذرا در ذیل عرض می‌کنم، این اتفاق نیفتاد.

اون شب وقتی به خط زدیم درگیری خیلی سنگین شد. روی جاده‌ ام‌القصر چندین تانک عراقی که تعدادشون کم هم نبود، اومده بودند برای قلع و قمع بچه‌ها و وسط درگیری گیر افتادند و تانکهای جلویی و پیش قراولهاشون رو بچه‌ها زدند و عراقی‌ها هم مابقی تانک‌ها رو روشن روی جاده‌‌ رها کردند و به ظاهر فرار کردند. بچه‌ها هم به همین تفکر ازشون رد شدند و رفتند. تعداد این تانکها اونقدر زیاد بود که مجبور بودیم بعضاً یک وری و بطور مایل و از پهلو از لابلای تانک‌ها عبور کنیم و بریم جلو!

نزدیک نهر‌ام‌القصر تقریباً رسیده بودیم که متوجه شدیم از پشت دارند با تانک ما رو می‌زنن! لذا بخشی از نیرو‌ها مجبور شدن که به عقب‌تر برگردن و کار پاکسازی تانک‌ها رو به سرانجام برسونن که خود این موضوع، یکی از دلایلی شد که نتونیم از نهر‌ام‌القصر رد بشیم و اون طرف نهر خط بزنیم. چون علاوه بر درگیری بسیار سنگینی که از روبرو و اون ور نهر با دشمن داشتیم، غافلگیری از پشت و تانکهایی که پاکسازی نشده بودند، هم مزید بر علت شد تا نتونیم از نهر بطور کامل عبور کنیم و لذا کار به سرانجام نرسید و گردان حمزه برگشت سر خط اول ‌ام‌القصر و همون خاکریز قبلی.

اما قصه این بود که خدمه تانک‌ها از درب زیر تانک‌ها بیرون اومده و زیر تانک‌ها درازکش خوابیده بودند.

بچه‌ها توی اون شب و در میان درگیری بسیار شدید، اغلب تمرکزشون روی زود‌تر رسیدن به نهر‌ام‌القصر بود. به همین خاطر تعدادی که از ما عقب‌تر بودند و می‌تونستن پاکسازی کنند، با دیدن تانکهای روشن و بی‌حرکت و البته بی‌تحرک جنگی و پس از یک بررسی ظاهراً ابتدایی از چندتاییشون، وقتی می‌بینن که تانکها خالیه و کسی داخل آنها نیست! از اونها رد می‌شن.

متعاقب این واقعه همونطور که عرض کردم پس از اینکه متوجه شدیم از پشت داریم مورد اصابت گلوله‌های تانک قرار می‌گیریم، بخشی از نیرو‌ها برگشتند عقب‌تر تا کار دشمن نامرد رو که کلک مرغابی زده بود یکسره و اون منطقه رو پاکسازی کنن که اینکار کلی انرژی و توان ما رو گرفت و نتونستیم اونطور که پیش‌بینی شده بود از نهر عبور کنیم ….

لذا همه بچه‌های گردان حمزه و ما چند نفر گردان مالک برگشتیم عقب و خیلی از مجروحین و شهدامون در حد فاصل منطقه درگیری بخصوص کنار و نزدیکی نهر‌ام القصر جا موندند که تا مدت‌ها هم نتونستیم بریم و پیکرهاشون رو بیاریم…

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.