نوشتهها
مقر آناهیتا، راهپیمایی گردان حمزه به سمت طاق بستان
/۴ دیدگاه /در عکس /توسط ف. مهدی برزیاز راست به چپ:
ردیف ایستاده:
شهید رضا امراللهی، سید مالک، اکبر طیبی، سراج
ردیف نشسته: (از بالا)
ردیف اول: جلال خان محمد، ؟، ؟، ؟، شهید فریدون تاجیک، خسرو تاجیک
ردیف دوم: شهید خلیلی، ؟، ؟، مهدی صاحبقرانی، محمود برنا، محسن شیرازی، عباس دارابی، قاسم دولت آبادی، شهید قاسم یار احمد، ؟
ردیف سوم: امیر خرم، محسن فکور، اکبر حسین زاده، علیپور، سید محمد مجتهدی، مهدی خراسانی، کاظم بیگی، جاج کیانی، داوود معقول
«اون روز گردان حمزه که کلش یه گروهان بود رفته بود تفریح در طاق بستان. جای همتون خالی! از صبح کلی گشت و گذار کردیم. ظهر به امامت مرحوم حاج آقا بایگان – از دلاور مردان روحانی – نماز خواندیم (حاج آقا حمید بایگان در عملیات قبل یعنی بیت المقدس ۲ یه تیر دوشکا خورده بود اما باز با اون وضعش آمده بود جبهه. خدا بیامرز بعد از جنگ توی یه تصادف به رحمت خدا رفت). تا عصر کلی بازی کردیم یادم نمیره یه فیلم هم گرفتن.»
— خلیل نقیب زاده
مقر آناهیتا، کرمانشاه
/۱ دیدگاه/در عکس /توسط ف. مهدی برزی
ردیف بالا: خسرو تاجیک، شهید نورالله پازوکی، کتیرایی، ظفرقندی، اروج زاده، سید مجتهدی، مهدی خراسانی، ماشالله نانگیر
ردیف پایین: علی خرمجو، احمد شیخ سفلا، شهید قاسم یاراحمد، جنیدی، طاهر مؤذن،
محمود یزدانی، حسین پناهی
قهرمان ملی
/۰ دیدگاه /در خاطرات /توسط ف. مهدی برزیاز راست به چپ: سید مجتهدی – حاج محمود امینی- شهید نوالله پازوکی- مهدی خراسانی
«در شبهای فراموشنشدنی عملیات، گذر از نقطه رهایی، مثل یک تولد است؛ شاید هم مثل یک مرگ. آدم، همه تعلقات را پشت خاکریز جا میگذارد و مثل یک قایق دل به دریایی طوفانی میزند. جایی که دست و دل آدم به هیچ جا جز خدا بند و گرم نیست. رهاشدن از خاکریز فقط کاری بدنی نیست؛ یک هجرت روحی هم هست…
در این میان اما آنچه همیشگی است، زندگی است، و تلاش برای آن، مقدس. جنگ- اگر چه طولانی- مثل رگبار بهار است؛ رودی همیشه جاری. جنگ، آتشی است که جسم و روح را میسوزاند تا از میانش گل زندگی سر برآرد. جنگ – آن هم جنگ عرفانی ما- صیقل جسم و روح بود. جنگ، اگر چه سیاه و زشت و تلخ است، آدم را میسازد و زندگی را. چه کسی از دیدن شجاعت یک رزمآور لذت نمیبرد و بدان نمیبالد؟ جلوهگاه این شجاعت کجا غیر از میدان نبرد در دل آتش و دود و خون است؟
اکنون سالها از پایان آن جنگ با آن همه سختی و ویرانی و کشتار گذشته اما هنوز جنگ آموزگار ما و فرزندان ماست. در این جنگ، مردمان این سرزمین در برابر زور سر خم نکردند، تن به خواری ندادند، با دست خالی ایستادند و آیین و میهن خود را پاس داشتند. جنگ تمام شد اما خاطرات آموزنده آن از یاد نمیرود. هر کس در این جنگ قدمی برداشت، یک قهرمان ملی است که برای خلق حماسهای کوشیده است.»
حاج محمود امینی (فرمانده اسبق تیپ ۳ ل ۲۷ حضرت رسول)
از کتاب دسته یک- صص ۷۵۰-۷۴۹
مهدی خراسانی
/۱ دیدگاه/در دفتر شهید احمدیزاده, عکس /توسط ف. مهدی برزی«انشالله که بتوانیم تمام کارهایمان را برای رضای خدا انجام دهیم
و حرفهایمان فقط حرف تنها نباشد و همیشه با عمل و هدف مقدس همراه باشد.»
ارتفاعات ماووت
/۱ دیدگاه/در عکس /توسط ف. مهدی برزیاز راست به چپ:
طاهر مؤذن، مهدی خراسانی، محمود اروج زاده
شهید علی سنگی
/۰ دیدگاه /در خاطرات /توسط ف. مهدی برزی
نفر اول از سمت راست:
شهید علی سنگی
مکان: منطقه عملیاتی مسلم ابن عقیل
«شهید علی سنگی مسئول گروهان یک گردان حبیب ابن مظاهر در عملیات مسلم ابن عقیل بود. وی در چند عملیات بعد در سمت فرمانده گردان میثم به شهادت رسید. علی از رنجرهای آموزش دیده زمان قبل از انقلاب بود که به خاطر عشق و علاقه به دفاع از میهن وارد سپاه شد و سرانجام شربت شهادت نوشید.
وی فردی بسیار خونسرد و با توانایی بالای نظامی بود که در هدایت نیروهای خود در عملیات ها از پتانسیل نظامی بالایی برخوردار بود.
حضور ایشان باعث موفقیت چشمگیر گردان حبیب در شب اول عملیات مسلم ابن عقیل و پاتکها و دو مرحله بعدی عملیات مذکور شد. »
— مهدی خراسانی