نوشته‌ها

آلبوم ناصر ادیبی

027

از راست به چپ: ناصر ادیبی، شهید نعمتی

«بچه های دسته محسن گلستانی اکثرشون کم سن وسال بود و دانش آموز. برای همین محسن از اونجا که خیلی به موضوع درس خوندن بچه ها اهمیت میداد مجبورمون میکرد در مواقعی که عقبه بودیم حتما درسمون رو هم بخونیم واز این موضوع غافل نشیم.

این عکس مربوط به تابستون سال۶۴ توی اردوگاه کوزرانه (کرمانشاه) که به همراه شهید نعمتی داشتیم خودمون رو برای امتحانات آماده میکردیم. محسن بعضی مواقع که میدید ما کلی کتاب درسی با خودمون آوردیم اما خیلی درس نمیخونیم با ما شوخی میکرد و این آیه رو برامون میخوند:  کمثل الحمار یحمل اسفارا

خدا همشون رو بیامرزه!»

— ناصر ادیبی

نگید جای شهدا خالی! بگید جای ما بین اونا خالی!

050

از راست به چپ:

ردیف بالا: شهید سعید پورکریم، ناصر ادیبی، شهید مهدی کبیرزاده، علی شهبازی، قاسم کارگر، ؟

ردیف پایین: شهید مهدی شجاعیان، شهید معتمدی، ؟، شهید نیکبخت، شهید کاظمی، شهید محسن گلستانی

«این هم عکسیه مربوط به همون سفر به مشهد مقدس که خیلی از بچه ها که توی این عکس هستند به شهادت رسیدن.  روح همشون شاد.

دل ما براشون تنگه  و به قول محسن گلستانی که تیکه کلامش این بود که نگید جای شهدا خالی! بگید جای ما بین اونا خالیه!»

— ناصر ادیبی

بچه های دسته یک در راه آهن (سفر زیارتی مشهد مقدس)

Document 0015

از راست به چپ:

ردیف ایستاده: شهید قابل، شهید سعید پورکریم، شهید حسن رضی، شهید مهدی کبیرزاده، حسن اعلایی نیا

ردیف نشسته: شهید اکبر مدنی، شهید محسن گلستانی، شهید نیکبخت

ارسال عکس: حسین گلستانی

پی نوشت:

این عکس رو برادر گلستانی در ارتباط با عکس پست قبلی ارسال کردن که برادر ناصر ادیبی فرستاده بودند.

مشهد مقدس با بچه های دسته یک

122

از راست به چپ:

ردیف بالا: ؟، شهید محسن گلستانی، شهید نیکبخت

ردیف پایین: ناصر ادیبی، شهید سعید پورکریم، شهید مهدی کبیرزاده

ارسال عکس: ناصر ادیبی

شهید محمد امین شیرازی

096

شهید محمد امین شیرازی یک ماه قبل از شهادت در عملیات والفجر ۸

«محمد امین شیرازی بچه عجیبی بود. قبل از عملیات بدر به همراه محسن گلستانی و داداش دوقلوش(مهرداد) از گردان عمار به گردان حمزه اومدن که من هم بعد از عملیات به اونا پیوستم،در ضمن محمد یه برادر دیگه داشت که از خودش بزرگتر بود. توی عملیات بدر برادر بزرگتر محمد که توی یه گردان دیگه بود شهید شد و جنازه اش جا موند و مفقود شد و داداش دوقلوش هم پاش از بالای زانو قطع شد و رفت برای درمان، یادمه پدر و مادر محمد هردو فرهنگی بودن.

ادامه مطلب

کودکستانی های گلستانی

به یاد ۱۴ شهید گرانقدر دسته یک

به روایت: محمد علی عباسی اقدم

برداشت از وبلاگ: جوان آنلاین

۲۹ نفر بودند؛ قد یک دسته. دسته‌شان به «کودکستانی‌های گلستانی» معروف بود، بس که ریزه میزه بودند. توی گردان حمزه برای خودشان اسم و رسمی به هم زده بودند. مسئولشان هم محسن گلستانی بود. قبل از شروع عملیات والفجر ۸ دعای توسل جانانه‌ای خواندند. چهارده نفر از بچه‌ها هر کدام یک بند از دعا را خواندند. چهارده بند، چهارده نفر! شب ۲۴ بهمن (شب عملیات) با گردان حمزه به خط زدند. در جاده ام‌القصر در عمق ۱۷ کیلومتری جبهه دشمن با دو گردان پیاده- مکانیزه عراقی سخت جنگیدند. «آن شب، آتش دشمن زیاد بود و این آتش برای چهارده تن از بچه‌های دسته یک گلستان شد.» ۱۴ پرستوی عاشق پر کشیدند و آسمانی شدند. درست همان‌ها که دعای توسل خوانده بودند! ۴ نفر دیگر از افراد دسته در عملیات‌های دیگر به خیل شهدا پیوستند و ۱۱ نفر هم ماندند تا پیام‌رسان غربت و مظلومیت آنها باشند. آنچه می‌خوانید یادمانی ناچیز برای ۱۴ شهید بزرگ دسته یک است.
ادامه مطلب

آلبوم محسن گودرزی

123

از راست به چپ:

ردیف ایستاده: ؟، شهید قابل، شهید نعمتی، قابل اعلا، محسن گودرزی، علی شهبازی، شهید محمد امین شیرازی، مصطفی خرسندی، میرکیانی، شهید رضا انصاری، اهری، شهید رحیمی، شهید ؟

ردیف نشسته: شهید اهری، ؟، شهید کبیرزاده، شهید مدنی، شهید پورکریم، شهید ؟، شهید محمد علیان نژادی، شهید محسن گلستانی، شهید نیکبخت، شهید رهبر