حمل مجروح
به روایت: خلیل نقیب زاده «طرفهای ساعت ۴ صبح حاج آروئی آمد دم سنگر و گفت چند تا مجروح جلو افتادن. چند نفر بیان بریم بیاریمشان. خوب من هم وظیفهام حمل مجروح بود، پاشدم و آماده حرکت شدیم. حدود ۸ نفر بودیم. همین برادر حیدری یکی از آن نفرات بود….» نفر اول: خلیل نقیب زاده، نفر بعدی […]