نوشته‌ها

نماز، دعا، سخنرانی

[flashvideo file=http://gordanhamze.ir/wp-content/uploads/2013/04/namaz.flv /]

آلبوم گردان حمزه

711

از راست به چپ: مهدی قویدست، حسین گلستانی

آلبوم گردان حمزه

705

از راست به چپ: حسین گلستانی، محمد جنیدی، مهدی خراسانی، محمد اروج زاده

آلبوم مهدی صاحبقرانی

Sahebghereny-Photo-071

از راست به چپ: ؟، دکتر گردان، مهدی صاحبقرانی، محمود برنا، حسین گلستانی

آلبوم گردان حمزه

1082

«این پسر محجوب و سر به زیر نفردوم از چپ که متفکرانه داره گوش میکنه اقا مجتبی کاکل قمی عزیزه که یه زمانی با شهید فخرالدین هر دوشون پیک دسته یک بودن و هر دوشون هم شهید شدند.»

— حسین گلستانی

داستان پرواز

خاطره ای از شهید سید محمد عظیمی

به روایت: حسین گلستانی

45

«هنوز یادم نرفته تو عملیات بیت المقدس ۴ سد دربندیخان عراق که یکی از بهترین عملیاتها بود- البته بنظر من -وقتی خیلی خسته شده بودم با خودم گفتم زیر این نور آفتاب خیلی میچسبه یه چرت کوچیکی بزنم.

فکر کنم یک دقیقه هم نشد خوابم رفت. نمیدونم چقدر خوابیدم فقط یکدفعه که از خواب بیدار شدم احساس کردم سر یک نفر روی شکمم هست که خوابیده. معلوم بود تو اون درگیریها اون هم خیلی خسته شده از فرصت استفاده کرده و از من بعنوان بالش استفاده کرده.

خیلی آروم سرم رو آوردم پایین، دیدم سید محمد با اون محاسن مشکی مخصوصش اینقدرآروم و راحت خوابیده که انگار چند ساعته که خوابه.

راستش دلم نیومد بیدارش کنم همونطور قفا بی حرکت موندم تا بیدار نشه. چند دقیقه بعد خودش از خواب پرید. وقتی رخ به رخ شدیم دوتایی کلی خندیدیم .

این آخرین دیدارمون بود. زمانی که از من خداحافظی کرد تا بره اگر مجروحی باشه رسیدگی کنه، لبخندی به لب داشت که هیچ موقع فراموش نمیکنم.

تو مسیر راه که میرفت و من تو امتداد نگاههام اونو میدیدم …. خمپاره ای که اومد و کنارش نشست و اونو به آسمون برد رو هرگز فراموش نمیکنم .

روحش شاد»