ناصر رخ

145

شهید قاسم یاراحمد

Sahebghereny-Photo-275
«این شهید بزرگوار یعنی قاسم یار احمد خودمون خیلی باصفابود. خیلی خوش اخلاق و خیلی شوخ بود. وقتی با خراسانی و طیبی و یاراحمد و….تو چادر گروهان دور هم جمع می شدیم و از همه جا و همه چیز حرف میزدیم این قاسم یار احمد بود که نقل مجلس ما میشد. مخصوصا که این اخریها دختر کوچولوش هم به دنیا اومده بود و چقدر به ما پز میداد که چه دختری دارم و چقدرخوشگله و چقدر دوست داشتنیه و ….کلی تعریف و تمجید..
تو پدافندی شاخ شمیران من برای کار خیر ازدواج به تهران اومدم چند روزی نگذشته بود وقتی در خونمون به صدا در اومد و من رفتم در رو باز کردم هنوز یادم نرفته مهدی خراسانی با محمود برنا رو دیدم که خیلی تعجب کردم .مهدی با همون موتور سوزوکی هزار معروفش اومده بود مهدی تعریف کرد وقتی من اومدم مرخصی شهید یاراحمد همزمان که فرمانده دسته یک بود به گروهان هم کمک میکرد تو یکی از بازدید هایی که از سنگرها داشت بر اثر اصابت ترکش شهید میشه. خداییش خیلی ناراحت شدم. اما ناراحتی من بیجا بود چون به بهترین مقامی که میتونست به دست بیاره دست پیدا کرده بود .
اون موقع ناراحتی من از این بود که دختر کوچولوی نازش رو خیلی ندید و شهید شد اما حالا مطمئنم که اون دختر مایه عزت و سر افرازی پدر هست .
روحش شاد
روح پدر بزرگوارش هم شاد … عمو درویش تمام نشدنی

شهید بهروز آذری

Sahebghereny-Photo-277
«این اقا بهروز گل که واقعا دوست داشتنی بود. میشه گفت از یه خانواده تحصیلکرده و مرفه به جبهه اومده بود. یادم میاد اون زمان شاید بعضی ها اگر پای کسی شلوار لی میدیدند، فکر میکردند طرف حتما ضد انقلاب و ضد جنگه و یا اگر آستین کوتاه می پوشید، رو دستش رنگ می پاشیدند.
این فرمانده گردان خوش تیپ ما وقتی از جبهه می اومد مرخصی وقتی با بچه های گردان حمزه به سفر میرفتیم شلوار لی با پیراهن استین کوتاه میپوشید. اون سفر زیارتی قم رو هیچوقت فراموش نمیکنم که با مهدی خراسانی وشهید آذری و ….. ….چقدر خوش گذشت …البته اینا رو نگفتم که بگم پوشیدن شلوار لی با پیراهن استین کوتاه افتخاره و یا…..راستش میخوام از خدای مهربون عادل خودمون تعریف کنم که بنده هاش رو همه جوره می پسنده و کافی ما یه ذره دلش رو به دست بیاریم روحش شاد»
— حسین گلستانی