نوشته‌ها

به یاد شهید محمد اسدی درباغی

به روایت برادر شهید: محسن اسدی درباغی

تاریخ عکس: نیمه شعبان سال ۶۵ یا ۶۶

یادم میاد هروقت دلمون تنگ محمد میشد مادرمون میگفت اگه قاصدکی رو دیدید بهش بگید متیتی داداش محمد منو ندیدی اونوقت پستچی برامون نامه میاره البته این کار مامان به خاطر سرگرم کردن دوتا پسر بچه شیطون بو ولی گاهی هم جواب میداد.

تا چند وقت بعد شهادت محمد من و مصطفی که از همه کوچیکتر بودیم میومدیم در خونه می نشستیم و فکر می کردیم که بازم پستچی برامون نامه میاره حتی یه روز پستچی همیشگی محله برا یکی از همسایه ها نامه آورده بود ما دوتا خوشحال دویدیم و به مادرمون گفتیم مامان پستچی اومده بیا ببین از داداش نامه نداره که مادرمون زد زیر گریه اونوقت بود که فهمیدم دیگه نباید منتظر نامه باشیم.

شهید اسدی و نماز اول وقت

خاطره ای از شهید اسدی

به روایت: محسن اسدی (برادر شهید)

35_resize

امام صادق علیه السلام می فرمایند:

شیعیان ما را در اوقات نماز امتحان نمایید؛

«یکی از خصوصیات بارز شهید اسدی اهمیت به نماز اول وقت و بالاخص جماعت بود. یادم میاد هر وقت موقع نماز می شد کارهاشو طوری تنظیم میکرد که به مسجد رفتنش لطمه‌‌‌ای نخوره و هنگام اذان خودشو با عجله به مسجد می‌رسوند.»

شهید اسدی

«مادر شهید اسدی می گوید: روزی در حال شستن لباس بودم که محمد وارد خانه شد و گفت مرخصی آمده و قصد دارد دوباره برگردد.

به او گفتم که اگر لباس کثیفی دارد بیاورد تا برایش بشویم او هم لباس سبزی (لباس سپاه) که پشت آن عبارات «السلام علیک یا ابا عبدالله » و« یا زیارت یا شهادت» نوشته شده بود را آورد.

از او پرسیدم این نوشته ها چیست؟

در پاسخ گفت شما به این نوشته ها کاری نداشته باشید، اما این لباس را جدای از دیگر لباس ها بشویید چون این همان لباسی است که هنگام دیدار محبوبم می پوشم.

هنگامی که پیکر شهید را به خانه آوردند و با التماس از اطرافیان خواستم تا بار دیگر او را ببینم دیدم، که همان لباس را به تن دارد.»

— محسن درباغی