نوشتهها
آلبوم گردان حمزه
/۱ دیدگاه/در عکس /توسط ف. مهدی برزیبه یاد شهید حسن پناهی
/۰ دیدگاه /در خاطرات /توسط ف. مهدی برزیبه روایت: مهدی صاحبقرانی
از راست به چپ: بهزاد اصغری، شهید حسن پناهی، شهید بهروز آذری، شهید محمد مجازی، شهید خانی، حاج محمود امینی
خوشا آنان که با شور حسینی شهادت را پذیرفتند و رفتند
خدایا نیاور هرگز لحظه ای را که جز با نام توآغاز کنم و جز تو فکری در سر بپرورانم!
خدایا جهاد را با نام تو آغاز کردم زیرا تو خالقی و من مخلوق، تو بزرگی و من کوچک، تو معبودی و من عابد !
خدایا به جبهه آمدهام تا در نماز خون با تو سخن گویم زیرا که میل پر کشیدن به سوی تو لحظه ای رهایم نمی کند.
خدایا آمده ام تا بار دیگر اسماعیل وار همچون هزاران شهید، جان خود را نثار این انقلاب کنم، خود قربانی شوم تا شاید شمعی فروزان و مشعلی سوزان برای پویندگان راه تو باشم .
خدایا آمدهام تا در مکتب شهادت درس آزادگی بیاموزم و خود را از بندهای دنیا که هر لحظه زنجیر اسارت را بر پای انسان محکمتر می کند برهانم و به سوی تو بیایم تا آزاد شوم.
وصیت نامه شهید حسن پناهی
/۱ دیدگاه/در وصیت نامه /توسط ف. مهدی برزی«بعضی ها فکر می کنند که همیشه شاهد مرگ دیگران هستند و خود نمی میرند و آنها چه سخت در اشتباهند. بشتابیم تا بساط معامله با خدا هست استفاده کنیم
که هر چه بیشتر در این دنیا باشیم، بیشتر غرق می شویم.»
آلبوم مهدی خراسانی
/۶ دیدگاه /در عکس /توسط ف. مهدی برزیآلبوم گردان حمزه
/۱ دیدگاه/در عکس /توسط ف. مهدی برزیآلبوم گردان حمزه
/۲ دیدگاه /در خاطرات, عکس /توسط ف. مهدی برزیاز راست به چپ: سعید طاهر زاده، شهید حسن پناهی، حسین پناهی، شهید سید اصغر خبازی
پی نوشت: الان برای اطمینان از اینکه در شناسایی اسامی این دو برادر بزرگوار اشتباه نکردم، مهدی رو صدا کردم تا ازش تأیید بگیرم. اگه اشتباه نکنم این اولین عکس از این دو برادر در کنار هم باشه که از بین عکسای آلبوم گردان پیدا کردم،
مهدی میگه «شهید حسن پناهی از جمله کسایی بود که خیلی برای دفاع از این مملکت خدمت کرد و این که هیچوقت شهادت این بزرگوار رو تو شلمچه فراموش نمی کنه. میگه یه سری افراد بودند -در کنار سایر افراد گردان- مثل شهید پناهی، علی فرجی، جواد شهبازی که قطع نخاع شده، حمید بهرامی، مصطفی خرسندی، حاج آقا علیزاده (روحانی گردان) و ناصر آرمان که مجروح شیمیائیه که شاید ازشون زیاد اسمی برده نشه اما یاد فداکاریهاشون تا ابد در تاریخ ماندگار خواهد بود.»
… و حالا ما موندیم و یه عالمه خاطره از کسانی که اگه نبودند شاید خیلی چیزا الان تو این مملکت متفاوت بود.
ما موندیم و یه کوله بار مسئولیت سنگین که اگه کوتاهی کنیم در انجامش شاید هرگز جبران پذیر نباشن…
که اگه زنده نگه نداریم یادشون رو …
که اگه بذاریم در لابلای برگهای دفتر تاریخ به دست فراموشی سپرده بشن …
شاید هیچوقت نتونیم خودمون رو ببخشیم.