نوشتهها
آلبوم مهدی خراسانی
/۰ دیدگاه /در عکس /توسط ف. مهدی برزیآلبوم مهدی خراسانی
/۰ دیدگاه /در عکس /توسط ف. مهدی برزیآلبوم شهید نورالله پازوکی
/۱ دیدگاه/در خاطرات, عکس /توسط ف. مهدی برزیاز راست به چپ:
ردیف ایستاده: محمود یزدانی، خسرو تاجیک، حسین پناهی، شهید نورالله پازوکی
ردیف نشسته: رجب قربانی، احمد شیخ سفلا، علی خرمجو
«یادش بخیر وقتی با نورالله و مهدی خراسانی و اکبر طیبی و خسرو تاجیک و محمود برنا تو چادر گروهان مخصوصا اردوگاه کوزران دور هم جمع میشدیم مخصوصا قبل از عملیاتها نمیدونم چرا این حس خوب تو وجود بچه ها بیشتر تحریک میشد که با حرکات و شوخی ها وحرفهای قشنگ قشنگشون عامل بالا بردن روحیه بچه ها میشدند.
یکی از این بچه های باحال و واقعا شوخ که به قول بچه ها اصلا به قیافه اش نمیخورد که اونجوری باشه همین نورالله خودمون بود؛ بعضی موقع ها یه حرفهایی میزد و یه شوخیهایی میکرد که من از بس میخندیدم می افتادم وسط چادر………..بگذریم….
نورالله خیلی دل صافی داشت. خیلی بی ریا وخالص بود. پشت اون چهره خندانش همیشه یه غمی داشت و.اون اینکه جنگ داشت تموم میشد و اون شهید نشده بود. اون با بهروز پازوکی و حسین خلیلی و محمد مجازی و بقیه بچه هایی که یه جورایی جا مونده بودند بالاخره به دست شقی ترین افراد یعنی منافقین کوردل در عملیات مرصاد شهید شدند……..
یادشون بخیر و روحشون شاد …»
— حسین گلستانی
آلبوم شهید نورالله پازوکی
/۰ دیدگاه /در عکس /توسط ف. مهدی برزیعطر تی رز
/۲ دیدگاه /در خاطرات, عکس /توسط ف. مهدی برزیاز راست به چپ: خسرو تاجیک، شهید نورالله پازوکی، محمد لاروبی
«یادمه روزای اولی که وارد گردان شدم از تهران با خودم یک شیشه عطر تی رز که سوغاتی ِ پسر خاله عزیزم محمد پارسائی (از نیروهای گردان در عملیات مرصاد) از مشهد بود رو به همراه برده بودم. وقت مغرب بود داشتیم برای نماز جماعت می رفتیم که یادم افتاد خوبه از این عطر بزنیم و بعد به نمازخانه برویم. اون روزا اسفند سال ۶۶ بود و چون گردان نیروی زیادی نداشت، برخی از دوستان ِ ارکان گروهانها از جمله شهید پازوکی، برادر جنیدی و برادر آشتاوی، آقا مصطفی خرسندی و دیگران هم در اردوگاه آناهیتا با ما در اتاق مخابرات بودند.
وقتی عطر رو برداشتم بزنم و می خواستم به آقا مجتبی میزرائی هم بدهم در راهرو، شهید پازوکی رو دیدم و استفاده از عطر رو به ایشان تعارف کردم. در عطرها معمولا از الکل صنعتی استفاده میشه و به لحاظ شرعی ایرادی برای استفاده از آنها نیست، اما شهید پازوکی که بنا به فرموده ی حضرت امام (ره) بغض و کینه ی انقلابی اش را علیه آمریکا در دل نگاه داشته بود، بسیار جدی و مصمم گفت: آمریکائی که نیست؟اگر آمریکائی باشه من نمی زنم.
گفتم: نه ، مالزیائی هستش.
گفت باشه، پس عیبی نداره، گرفت و استفاده کرد.
رفتار این شهید عزیز در اون لحظه برام خیلی جالب بود. خداوند تمامی شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس رو با سالار شهیدان، حضرت ابی عبدالله الحسین محشور گرداند و ما را از شفاعت آنها برخوردار کند، همچنانکه عزت و سربلندی ما و این نظام مقدس بیشتر از هر چیز ثمره ی ایثار و مجاهدت آنها و حضرت امام (ره) هستش.
التماس دعا.»
— مجید صفار