شهید بهروز آذری
«این اقا بهروز گل که واقعا دوست داشتنی بود. میشه گفت از یه خانواده تحصیلکرده و مرفه به جبهه اومده بود. یادم میاد اون زمان شاید بعضی ها اگر پای کسی شلوار لی میدیدند، فکر میکردند طرف حتما ضد انقلاب و ضد جنگه و یا اگر آستین کوتاه می پوشید، رو دستش رنگ می پاشیدند.
این فرمانده گردان خوش تیپ ما وقتی از جبهه می اومد مرخصی وقتی با بچه های گردان حمزه به سفر میرفتیم شلوار لی با پیراهن استین کوتاه میپوشید. اون سفر زیارتی قم رو هیچوقت فراموش نمیکنم که با مهدی خراسانی وشهید آذری و ….. ….چقدر خوش گذشت …البته اینا رو نگفتم که بگم پوشیدن شلوار لی با پیراهن استین کوتاه افتخاره و یا…..راستش میخوام از خدای مهربون عادل خودمون تعریف کنم که بنده هاش رو همه جوره می پسنده و کافی ما یه ذره دلش رو به دست بیاریم روحش شاد»
— حسین گلستانی
این اقا بهروز گل که واقعا دوست داشتنی بود میشه گفت از یه خانواده تحصیلکرده و مرفه به جبهه اومده بود یادم میاد اون زمان شاید بعضی ها اگر پای کسی شلوار لی میدیدند فکر میکردند طرف حتما ضد انقلاب و ضد جنگه ویا اگر استین کوتاه می پوشید رو دستش رنگ می پاشیدند این فرمانده گردان خوش تیپ ما وقتی از جبهه می اومد مرخصی وقتی با بچه های گردان حمزه به سفر میرفتیم شلوار لی با پیراهن استین کوتاه میپوشید اون سفر زیارتی قم رو هیچوقت فراموش نمیکنم که با مهدی خراسانی وشهید اذری و ….. ….چقدر خوش گذشت …البته اینا رو نگفتم که بگم پوشیدن شلوار لی با پیراهن استین کوتاه افتخاره ویا…..راستش میخوام از خدای مهربون عادل خودمون تعریف کنم که بنده هاش رو همه جوره می پسنده و کافی ما یه ذره دلش رو به دست بیاریم روحش شاد
سلام جناب آقای گلستانی شهید بهروز آذری عموی من هستن ممنون بابت این متن قشنگتون
عمو بهروز دوست دارم ممنون آقای گلستانی بابت خاطره قشنگتون
با سلام آقای گلستانی
ممنون از خاطرتون .
خواستم راجع به شهید آذری بگم که ایشون از نوجوانی پدرو مادرشون را از دست داده بودند .همچنین یکی از برادرانشون از تکاوران نیروی دریایی بودند که در سال ۶۱ درخرمشهر شهید شدند.
در پناه خدا
سلام. شهید بهروز آذری عموی من بودند و برادرِ ایشان که شهید شدند به نام شهید حسن آذری، پدرِ من بودند. افتخار میکنم که پسرِ شهید حسن و برادرزاده ی شهید بهروز آذری هستم. پدرم تکاور نیروی دریایی و ناوسروان بودند که در سال ١٣۶١ شهید شدند و شهید بهروز در سال ١٣۶۶. ایشان مجرد بودند و یک عشق واقعی بودند. از عمویم خاطرات و چهره ی کمی تا حدودی در ذهنم دارم. چون وقتی عمو شهید شد من ۶ ساله بودم و وقتی پدرم شهید شد من ١ ساله بودم و چیزی یادم نیست. ولی خیلی از فیلمهای ایشان را که در آن دوران با دستگاه آپارات از خودشان و جمعشان گرفته بودند دارم. یک مطلب جالب اینکه با توجه به اینکه اختلاف شهادتِ این دو عزیز ۶ سال میباشد ولی مزارشات با اختلافِ فقط ٢ سنگِ قبر در کنار هم قرار دارد. خدا رحمت کند همه رفتگان را و ما را به راهِ راست هدایت کند. انشااله. ?