تاسوعای حسینی بر برادران وفادار گردان حمزه تسلیت باد

2

1 پاسخ
  1. نجف
    نجف گفته:

    بسمه تعالی

    با سلام

    صلی الله علیک یا مولای یا ابالفصل العباس… یا کاشف الکرب عن وجه الحسین علیه الصلاه و السلام اکشف کروبنا بحق اخیک الحسین(ع)…..

    ضمن عرض تسلیت ایام سوگواری محرم حسینی به همه دوستان و همرزمان عزیزم هدیه ای هر چند قلیل به همین مناسبت عرضه میدارم امیدست بنده حقیر عاصی را از دعای خیر خویش بهره مند سازید.
    ابتدا این شعر بسیار زیبا رو میگذارم (گر چه شاعرش رو نمیدونم کیه ولی اجرش با بی بی دوعالم ارواحنا فداها) که سالهاست باهاش زندگی میکنم که زبان حال وصیت آقا و صاحب و مولامون امیرالمؤمنین ارواحنا فداه ست که در بستر و لحظات آخر عُمر پر برکت ناسوتی شون هنگامی که دست آقا قمر منیر بنی هاشم ارواحنا فداه رو در دست مبارک ارباب عالم امکان آقامون ابا عبدالله ارواحنا فداه قرار دادند و سفارش فرمودند:

    عبــــاس جـــان ،

    سایه به سایه می روی پشت سر حسین من(ع)

    روی به قبله می کنی بر اثر حسین من(ع)

    آینه در برابرت ، کیست به جز برادرت

    سایه فکنده بر سرت ، بال و پر حسین من (ع)

    صبر جمیل خویش را نذر جمال یـــــار کن

    عکس تو جلوه کرده در چشم تر حسین من (ع)

    ماه ستم ستیز من! عشق شراره خیز من!

    هم نفس عزیز من! هم سفر حسین من! (ع)

    در عرفات عاشقی ، گر که در آب و آتشی

    آه ز دل نمی کشی ، بی خبر حسین من(ع)

    ساقی جامِ جان به کف، گُلبـُـنِ غیــرت و شــرف

    لحظه به لحظه گُل بکن، در نظر حسین من(ع)

    در دل آتش و عطش، تیر ز چشم خود بکش

    آب بزن ز اشک خود بر جگر حسین من (ع)

    چشم من و چراغ من ، سروِ رشید باغ من

    داغ غمت چه می کند با کمر حسین من(ع)……

    این هم ویدئویی تصویری که حجمش هم زیاد نیست از خوندن همین غزل مرثیه زیبا با سبکی بسیار دلنشین و زیبا و دل انگیز و پر سوز با نوا و مداحی کربلایی احمد کاری :

    http://fars.tv/video…-به-سایه-میروی-

    http://www.aparat.com/v/konBL

    در آخر هم تیمنا غزل مرثیه ای از انشادات این بنده حقیر عاصی هدیه به محضر مقدس مولینا ابالفضل العباس ارواحنا فداه که متاثر از یکی از اشعار برادر عزیزم شاعر گرانقدر رضا حافظی سرودم تقدیم همه محبان آقامون قمر بنی هاشم و اهل بیت علیهم السلام میکنم:

    مهِ من از چه اسیر شبِ یلدا شده ای؟!

    در خسوفی و به خون لاله حمرا شده ای!

    رخ زیبای تو را چون که به خون آغشته است

    مه ندیدم چو تو مه….، وه…. که چه زیبا شده ای…..

    مانده ام در عجب از لیله ی قدر تو که چون!

    وسط روز چنین در پی احیـــــــا شـــــده ای!

    از قیامت، ز رکوعت، ز سجود تو که چون

    سالکان را به ابـــــد سرّ سویـــــدا شـــــده ای

    ساقی من، که شده مصحف تو برگ ز بــــرگ!

    عرشیان را بخدا، غرق تماشــــا شـــده ای

    با غم بردن جسمت بسوی اهل حرم(ع)

    به چه سان چــــاره کنم؟!….آه….معمّا شده ای!

    آه و واویل…از آن ضربت کین بر سر تو…..

    بخدا می نگرم چون رخ بابـــا شــــده ای!

    در غمت گِل به سر علقمه زد چشمِ مشک…..

    آبروی شجر و شاخه ی طوبا شده ای….

    کاش میخورد به قلبم عوضِ چشم تو تیر…

    تا نبینم گُل رویت که بخون وا شـــده ای….

    نیزه خصم تو را کرده شبیه مادر(س)….

    همه بینند که چون، زاده ی زهـــرا(س) شده ای…..

    نجف.م.ک

    التماس دعا. یا علی مدد.

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.