وصیت نامه شهید اکبر مدنی
خدایتان را در همه حال و همه جا بخوانید که جوابتان میدهد.
بسم الرب الشهداء و الصدیقین
و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لاتشعرون
و مگویید هر آنکس را که کشته شده است در راه خدا مردگانند بلکه زندگانند و لکن شما نمیدانید
سوره بقره/ آیه ۵۴
با نثار صمیمانهترین سلامها به رهبر کبیر انقلاب که فریاد آزادنه و جاودانهای است بر ضد استکبار و منطقی است که در دنیا طنینافکن شد؛ رهبری که بزرگترین رهبر برای نسل نو و یگانه راهنما و رزمندهای دلیر و ابر مرد قرن بیستم و پیشوای سیاست رهبری که ستونهای غرب را به لرزه انداخت و ریشه بیعدالتی و ظلم را ریشهکن کرد؛ رهبری که نور جاودانش از سرزمین مقدس ایران درخشیدن آغاز کرد و میرود تا بر سرزمینهای اسلامی نورافشانی کند و بر کل جهان پرتو افکند؛ رهبری که پرچمداری آزادی و داعی رهایی و دعوتکننده مسلمین به وادی خوشبختی و به سوی قلههای انسانیت؛ رهبری که نهضت اسلامیش از اعماق اسلام عزیز جوشید، گویا ستاره درخشانی بود که همچون چراغی فروزان که سوختنش را از درختی مبارک که نه شرقی است و نه غربی روشن شد؛ پس همگی برای سلامتیش دعا کنیم که هر چه داریم از اوست.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
من با آگاهی تمام و عشق و علاقه به اسلام و لبیک به پیام امام و به خاطر خدا و با نیتی خالص به سوی جبههها شتافتهام و آمدم تا به آمریکا بگویم ما هم ندای حسین (ع) را سر میدهیم که گفت:
«ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیا سیوف خذینی«
«اگر دین محمد (ص) با کشتن من زنده میماند پس ای شمشیرها مرا دریابید.»
و ما هم مثل او به ابرجنایتکاران میگوییم که اگر اسلام و حقوق مسلمانان با کشته شدن ما زنده میماند پس ای سلاحهای به اصطلاح پیشرفته من را هم دریابید.
و بالاخره من با این عشق به جبهه آمدم که تا آخرین قطرههای خون از این انقلاب حمایت نموده و با نثار جان خود نشان دهم که حاضریم مادرانمان داغدار و در سوگ عزیزان بسوزند و فرزندان از فراق پدر ناله کنند و مردم از شهرها هجرت کنند و هر روز دشمن جنایت فجیعی مرتکب شود ولی به تبع از سرور شهیدان حسین ابن علی فریاد بزنیم:
هیهات من الذله
بنابراین از کلیه برادران و دوستان عزیزم خواهانم که با حضور مستمر و با تقویت جبهههای جنگ مردانه به سوی جبههها بشتابند و ثابت کنند که ایران اسلامی حاضر است واقعا با قامتی بلند در مقابل کفر جهانی بایستد.
برادران! این دنیا دار غرور است؛ یک بازیچه است؛ این دنیا گذرا و فانی است؛ میتواند انسان را به بدترین مغضوبین و گمراهان برساند و میتواند انسان را به تمامی صالحین و پیامبران برساند. اگر در بعد مادی آن غلتیدی بیچاره و بدبخت هستی و اگر در بعد معنوی آن رشد پیدا کردی به یاری خدا به آنجایی که خودش میخواسته و آن هدفهایی که خودش ما را برای آن هدف آفریده خواهیم رسید.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: همنشین انسان، تنها همنشینی که هم در دنیا و هم در آخرت با انسان است، اعمال انسان است. اعمالی که هرگز از او جدا نمیشوند و در همه مکانها و زمانها با انسان ا ست. پس سعی کنیم اعمالمان و نیتهایمان پاک و خالص باشد و این همه اهداف پست مادی را در نظرنگیریم. چون انسان در دنیا برای هر کس که کار کرد، در آخرت هم از همان فرد اجر خواهی گرفت. اگر برای مردم کار کردی در آن صورت باید اجرت را هم از همان مردم بگیری.
کسانی که خودشان هم نیازمندند و گرفتار اعمال خویشند و مثل ما احتیاج به رحمانیت خدا دارند پس چگونه میخواهند حق ما را ادا کنند؟
ولی اگر برای خداوند متعال کار کردیم، مزدمان رضای خداست؛ زندگی در بهشت جاویدان است به همراهی تمام شهیدان، زندگی در کنار پیامبران و صالحان؛ زندگی در کنار ملائکه الله همراه با رضای خداوند.
قال رسول الله (ص)
الدنیا مزرعه الاخره
دنیا کشتزار آخرت است
از شما برادران بزرگوارم مخصوصا حسین خودمان از او میخواهم که بعد از من اول از همه به درس خود رسیدگی کند و بعد بنا به ضرورت نیاز در جبههها در آنجا حضور پیدا کند و از انقلاب و اسلام و امام با تمام قدرت و در نهایت اخلاص دفاع کند.
از خواهرانم خواهانم که همیشه در هر کجا که بودند حتما و حتما نمازهایشان را به جماعت و در مساجد بخوانند و بچه هایشان را هم به مسجد رفتن عادت دهند.
مادر جان! ظهر و شب در مغازه را ببند و در مسجد سر وقت نماز را به جماعت به پای دار که درضای خدا در این است.
پدر جان! همانگونه که قبلا دعا و نماز جماعت میخواندی بخوان و سعی کن رابطهات را با خداوند منان بیشتر کنید و از مواضع تهمت و غیبت دوری گزینید که عاقبت خوشی ندارد.
مادر جان! اگر من شهید شدم نه به این خاطر بود که اسمی و نامی به جای بگذارم، نه! به والله این چنین نبود. فقط برای رضای خدا و تحقق بخشیدن به خونهای پاک شهیدان بود که از خدا طلب شهادت کردم و شما هم دعا کنید که به انحراف کشیده نشوم. پس در فراقم در انظار گریه و زاری نکنید چون اگر شما یک شهید دادید و اینقدر بیتابی میکنید، زینب (س) که در کربلا عزیزترین کسانش شهید شدند باز هم با قامتی راسخ ایستاد و خم به ابرو نیاورد. پس کم و در خفا برایم گریه کنید تا در آن دنیا با اجازه خداوند متعال اگر توانستم شما را هم به پیش خودم ببرم.
انشالله
و اما صحبتی با دوستان و برادران عزیزم داشتم این بوده که
همیشه بر خداوند متعال توکل کنید و همیشه سعیتان در کسب رضای او باشد که خوب عطاکنندهای است.
در همه جا و هر مکان و هر جوّی قرار گرفتید، همواره پشتیبان امام و رزمندگان باشید و تا آنجا که میتوانید جبههها را گرم نگه دارید که امام فرمود:
«مادامی که جبههها احتیاج دارند بر همه واجب است که جبههها را پر کنند.»
نیتهایتان را خالص کنید و با دلی پاک و سرشار از ایمان و با تعهدی محکم در مقابل کفر جهانی بایستید که دیگر وقتی نمانده اما هنوز کولهبارمان خالی است و راه دراز است.
قال علی (ع):
آه آه من قله الزاد و بعد السفر
آه آه از کمی توشه و زیادی راه
در ضمن در مسجد با برادرانم صحبتی دارم و مخصوصا آنها که مسئولیتی دارند در مسجد
سعی کنید هر چه قدر که مقامتان بالاتر میرود و مسئولیتتان بیشتر میشود، متواضعتر بشوید. همانند درختی باشید که هر چقدر پرثمرتر میشود قدش خمیدهتر میگردد و مصداق آن آیه شریفه قرآن باشید که میفرماید:
و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما
و بندگان خاص خدای رحمان کسانی هستند که در زمین با تواضع و فروتنی راه میروند و هنگامی که مردم جاهل آنا را مورد خطاب و عتابی قرار دهند با سلامت نفس و روی خوش جوابشان دهند.
برادران سعی کنید که پایه بسیج نوجوانان را محکم کنید که نیروهای جوان و آینده انقلاب همینها هستند و همینها جای شما را در مسجدها پر میکنند و همواره جبههها را گرم نگه دارید و نگذارید که جبههها خالی بماند که خدای نکرده باعث خوشحالی دشمنان و غمگین شدن پیر جماران نشود.
انشالله
و یک حدیث هم آخر با شما برادران میگویم:
اخرجوا من الدنیا قلوبکم قبل ان تخرج منها ابدانکم
خارج کنید از دنیا دلهایتان را قبل از اینکه خارج کنند از آن بدنهایتان را
برادرها خدایتان را در همه حال و همه جا بخوانید که جوابتان میدهد.
پدر و مادر عزیزم از این به بعد که از این دنیا میروم و دیگر وقت توشه جمع کردن ندارم، همه شما و هم دوستان بر سر قبرم و اگر قبر نداشتم به روحم قرآن بخوانید.
نماز قضا تا آنجا که میدانم ندارم و روزه قضا هم ندارم، فقط یک روز را که در سفر بودم قضا شد که احتمال میدهم که نگرفته باشم، آنرا هم برایم به جا بیاورید.
از مال دنیا مقداری پول در بانک و کمی هم وسایل در خانه دارم که همه آنها در اختیار مادر زحمتکشم باشد و به هر نحوی خواست به مصرف رساند اما سعی کنید مقداری از آن را هم به مصرف انقلاب و جبههها برسانید.
مرا هم در میان قبور شهدا در بهشت زهرا به خاک بسپارید.
مهر تو را به عالم امکان نمیدهم این گنج پربهاست ارزان نمیدهم
جان میدهم به شوق وصال تو یا حسین تا بر سرم قدم ننهی جان نمیدهم
دعا برای امام و رزمندگان و مشخص شدن وضع مفقودالاثرها فراموش نشود.
انشالله
به عالم هر کسی مشغول کاری است مرا جز عاشقی کاری دگر نیست
نصیب هر کسی رزقیست ای دل مرا رزقی به جز خون جگر نیست
بود ذکر من دلخون به دوران حسین جانم، حسین جانم، حسین جان
التماس دعا
۰۸/۱۱/۱۳۶۴
اردوگاه راهیان کربلا
این چهارمین وصیتنامهای بود که نوشتم
انشالله که دیگر خداوند مرا هم قبول کند و همراه گلها این خار زبون را هم ببرد
از همه برادرانی که حقی به گردنم داشتهاند در همین جا که این وصیتنامه را میخوانند حلالبت میطلبم چون نمیتوانم آن دنیا جوابتان را بدهم
انشالله که از سر تقصیراتم درگذشته باشید
مردان خدا پرده پندار دریدند یعنی همه جا غیر خدا هیچ ندیدند
هر دست که دادند همان دست گرفتند هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند
کوچک همه خالصان و بزرگان
اکبر مدنی
یا زیارت یا شهادت
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.