نوشته‌ها

عملیات والفجر ۸ (قسمت ۳)

خاطره ای از عملیات والفجر ۸

به روایت عباس اسکندرلو

خاکریز دوجداره

خاکریز دوجداره

کنار جاده فاو-ام القصر

منطقه عملیاتی والفجر ۸

نمی‌دانم چند دقیقه گذشت که یکباره اعلام کردند حرکت کنید …

وارد شدیم و صحنه‌های بسیار باورنکردنی را مشاهده کردیم … جاده مملو از تانک، نفر بر، پی‌ام‌پی و تیر بار و … یعنی یک لشگر کاملاً زرهی و آماده منتظر ما بودند و با آن چیزی که چند دقیقه قبل شنیدیم کاملاً فرق می‌کرد چون به ما گفته بودند چند دستگاه تانک و نفر بر بیشتر در منطقه نیست و آنچه ما دیدیم، مواجهه با یک لشگر زرهی بود که بعدها فهمیدیم لشگر ۶ زرهی عراق است.

البته مسئولین قصوری نداشتند آنان تا غروب آن روز چهار الی پنج تانک دیده بودند ولی سرعت عمل و انتقال عراقی‌ها باعث شده بود در عرض چند ساعت یک لشگر زرهی مجهز را برای پاتک همان شب و یا فردا شب وارد منطقه کنند و دراین صحنه همه غافلگیر شدند و در واقع گردان حمزه جنگی کرد که در حقیقت جنگ تن با تانک بود و مانند همیشه در طول زمان جنگ هر وقت با دشمن مواجه میشد با سخترین مرحله کار مواجه بود.

ادامه مطلب

گروهان دو دسته یک

2693

از راست به چپ:

ردیف ایستاده: ناصر دودماندوست، عباس اسکندرلو، شهید شیخ عباسی، والی پور، شهید ابوالفضل مقدسی، شهید موسی شعبانی، اکبر طیبی، شهید شعبان میرآخوری، مهدی صاحبقرانی

ردیف نشسته: اکبر حسین زاده، داوود معقول، زارعی، شهید عابدینی، اصغری، شهید مسلمی، حسین اسداللهی

مکان: اردوگاه کرخه

زمان: قبل از عملیات والفجر ۸

گروهان دو دسته یک

از راست به چپ:

ردیف ایستاده: هادی قیومی، ؟، شهید علی اکبری، ناصر دودماندوست، شهید شیخ عباسی، سید میرمحمد شاهمیری، شهید عابدینی،، شهید شعبانی، شهید مقدسی، شهید حجت الله حسینی، شهید حاج کیانی، مهدی صاحبقرانی، اکبر طیبی، احمد بویانی، شهید میرآخوری

ردیف وسط: شهید گرجی، باقری، زارعی، اکبر حسین زاده، عباس اسکندرلو، والی پور، اصغری، شهید سید حسن احراری، حسین اسداللهی

ردیف نشسته: صلواتیان، محمد صیاد، شهید آخوندی، بهمن نفیسی، ذوالفقاری، شهید مسلمی، ؟، داوود معقول

به یاد شهید مسلمی

خاطره ای از شهید مسلمی

به روایت: عباس اسکندرلو

29

شهید مسلمی، شهید مظلومی که ناشناخته گردان بود وفقط من می‌توانم اینجا یادی از آن عزیز بکنم وخیلی‌ها ایشان را نمی‌شناختند .

بنده و شهید مسلمی در دسته حمل مجروح بودیم، یعنی در هر دسته دو نفر حمل مجروح بودند که یک برانکارد داشتیم. خب به لحاظ نوع کار ما همواره با هم بودیم. شهید مسلمی بچه شمال بود و لهجه شمالی داشت و خیلی بچه صاف و ساده‌ای بود و بسیار پاک و بیغش بود؛ هر چند برخی موارد من به اصطلاح نق ونق می‌کردم ولی اون هیچی نمی‌گفت. در عملیات والفجر ۸ موقعی که گردان درگیر شد با دشمن و ما وارد معرکه شدیم، نا گهان دیدیم از زیر تانک به طرف ما شلیک کردند. گویا آماده بودند تا ما برسیم.

ادامه مطلب

گروهان ۲، دسته یک

Sahebghereny-Photo-118

از راست به چپ:

ردیف ایستاده: هادی قیومی، ؟، شهید علی اکبری، ناصر دودماندوست، شهید شیخ عباسی، شاهری، شهید عابدینی، شهید شعبانی، شهید مقدسی، شهید حجت الله حسینی، شهید حاج کیانی، مهدی صاحبقرانی، اکبر طیبی، احمد بویانی، شهید میرآخوری

ردیف وسط: شهید گرجی، باقری، زارعی، اکبر حسین زاده، عباس اسکندرلو، والی پور، اصغری، شهید سید حسن احراری، حسین اسداللهی

ردیف نشسته: صلواتیان، محمد صیاد، شهید آخوندی، بهمن نفیسی، ذوالفقاری، شهید مسلمی، ؟، داوود معقول

آلبوم گردان حمزه

097

از راست به چپ:

ردیف ایستاده: ناصر دودماندوست، عباس اسکندرلو، شهید شیخ عباسی، والی پور، شهید ابوالفضل مقدسی، شهید موسی شعبانی، اکبر طیبی، شهید شعبان میرآخوری، مهدی صاحبقرانی

ردیف نشسته: اکبر حسین زاده، داوود معقول، زارعی، شهید عابدینی، اصغری، شهید مسلمی، حسین اسداللهی

مکان: اردوگاه کرخه

زمان: قبل از عملیات والفجر ۸

گروهان دو- دسته یک

Sahebghereny-Photo-118

از راست به چپ:

ردیف ایستاده: هادی قیومی، ؟، شهید علی اکبری، ناصر دودماندوست، شهید شیخ عباسی، امیر شاهمیری، عابدی، شهید موسی شعبانی، شهید ابوالفضل مقدسی، شهید حجت حسینی، شهید حاج کیانی، مهدی صاحبقرانی، اکبر طیبی، احمد بویانی، شهید میرآخوری

ردیف وسط: شهید گرجی، باقری، زارعی، اکبر حسین زاده، عباس اسکندرلو، والی پور، شهید احراری، حسین اسداللهی

ردیف نشسته: حسین صلواتیان، محمد صیاد، شهید آخوندی، بهمن نفیسی، ذوالفقاری، شهید مسلمی، ؟، داوود معقول

مکان: اردوگاه کرخه

زمان: سال ۱۳۶۴، قبل از عملیات والفجر ۸ (فاو)