نوشته‌ها

بچه های دسته یک در راه آهن (سفر زیارتی مشهد مقدس)

Document 0015

از راست به چپ:

ردیف ایستاده: شهید قابل، شهید سعید پورکریم، شهید حسن رضی، شهید مهدی کبیرزاده، حسن اعلایی نیا

ردیف نشسته: شهید اکبر مدنی، شهید محسن گلستانی، شهید نیکبخت

ارسال عکس: حسین گلستانی

پی نوشت:

این عکس رو برادر گلستانی در ارتباط با عکس پست قبلی ارسال کردن که برادر ناصر ادیبی فرستاده بودند.

آلبوم محسن گودرزی

123

از راست به چپ:

ردیف ایستاده: ؟، شهید قابل، شهید نعمتی، قابل اعلا، محسن گودرزی، علی شهبازی، شهید محمد امین شیرازی، مصطفی خرسندی، میرکیانی، شهید رضا انصاری، اهری، شهید رحیمی، شهید ؟

ردیف نشسته: شهید اهری، ؟، شهید کبیرزاده، شهید مدنی، شهید پورکریم، شهید ؟، شهید محمد علیان نژادی، شهید محسن گلستانی، شهید نیکبخت، شهید رهبر

خبر رحلت امام (ره)

بمناسبت بیست و دومین سالگرد ارتحال امام عزیز
به روایت: محسن امامی

وقتی خبر رحلت حضرت امام رو شنیدم نتونستم طاقت بیارم. کوله پشتی زمان جنگ رو برداشتم و اعزام انفرادی گرفتم رفتم دوکوهه. اون موقع چون گردان پدافندی داشت اعزام انفرادی می‌دادند. اونجا متوجه شدم که گردان در منطقه پاسگاه زید مشغول پدافند منطقه هست. به وسیله خودرویی که به اونجا می‌رفت همراه شدم وغروب بود که رسیدم اونجا.
وقتی از ماشین پیاده شدم و دوباره بچه‌ها رو تو اون لباس خاکی‌های زمان جنگ دیدم دلم گرفت. غروب اونجا هم که عجب غم انگیز و دلگیر بود. بی‌اختیار با بچه‌ها گریه می‌کردیم تعداد دیگه‌ای از بچه‌های زمان جنگ هم که طاقت شنیدن خبر وفات حضرت امام رو نداشتند اومده بودند اونجا و بالاخره جمعمون جمع بود. شب زیارت عاشورای باحالی خونده شد و توی همون چادر‌ها خوابیدیم.
شب خواب عجیبی دیدم اما همون جا تو خواب هم معنی اون رو درک کردم.
خواب دیدم…