نوشته‌ها

به یاد شهید علی گوگونانی

به روایت: مهدی صاحبقرانی

28_thumb«عملیات بیت المقدس ۲ در ۲۵ دیماه سال ۱۳۶۶ با رمز یا زهرا (س) آغاز شد. این عملیات که تا دوم یا سوم بهمن همان سال به طول انجامید درمنطقه عمومی ارتفاعات قمیش و سلیمانیه آغازشده بود. فرماندهی عملیات یادشده را که ازنوع تک گسترده بود، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عهده داشت . درحالی که تلاش های ایران برای یافتن ضمانتی درجهت دستیابی به حقوق خود در مفاد قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت به نتیجه ای نرسیده بود، رزمندگان سپاه اسلام برآن شدند تا ضمن یک عملیات گسترده درمنطقه ای کوهستانی و سرد دشمن بعثی را درمنگنه ای جنگی قراردهند .

دراین عملیات رسته های پیاده، زرهی وتوپخانه ایران حضور داشتند و عراق نیز رسته های پیاده، زرهی، کماندویی و گارد را نیز به همراه داشت . در عملیات بیت المقدس ۲ بیش از ۲۵۰۰ نفر از افراد دشمن کشته و یا زخمی شدند . همچنین در این میان ۷۸۵ نفر از افراد دشمن به اسارت نیروهای خودی در آمدند .

بر اثر این عملیات تعداد ۱۵ تانک و نفربر دشمن منهدم و بیش از سی تانک و نفربر و همچنین ادوات سنگین و سبک و مهندسی دشمن نیز به غنیمت نیروهای اسلام در آمد .
این عملیات (بعد از عملیات والفجر ۴) در طول هشت سال دفاع مقدس در منطقه غرب کشور در فصل زمستان انجام شد،‌که بعضی روزهای آن دما به ۲۰ درجه زیر صفر هم می‌رسید.

یک خاطره از اون شب هیچ موقع از یادم نمیره.

همون لحظه اول درگیری با دشمن، انفجار مهیبی مقابل ستون به حرکت درآمده ما بسوی دشمن رخ داد که تا لحظاتی نزدیک یا دور نمیدونم چقد بود تمام ستون رو از حرکت خارج کرد و منم بیهوش تو معرکه با بقیه بچه های دسته افتاده بودم.

تو همون حال سردرگمی بوی عطری در فضای پر از باروت و هیاهوی شلیک گلوله ها درفضا پخش شده بود.

وقتی کشون کشون خودمو به سمت بوی خوش رسوندم، با بدن چاک چاک شده شهید والامقام گوگونانی روبرو شدم. راحت ازاین دنیا رفته بود و اون صورت همیشه سرخ شده و برافروخته از سرما و از عطش شهادتشو هیچ موقع فراموش نخواهم کرد…….

یاد همشون بخیر……»

به یاد شهدای عملیات بیت المقدس ۲

به روایت: حسین گلستانی

075a_thumb

از راست به چپ:

ردیف ایستاده: ؟، شهید سعید رحیمی، ؟، ؟، شهید رجایی، ؟، شهید قائمی، مهرعلی، شهید گوگونانی

ردیف نشسته: ؟، حسین طوسی، شهید اشرف، شهید محمود تاج الدین، ؟

مکان: ارتقاعات ماووت

زمان: عملیات بیت المقدس ۲، زمستان

۶۶

«اون روز صبح وقتی توی اون چادر سرد و یخ زده از خواب بیدار شدم منتظر بودم فخرالدین هم بیدار بشه اون عادت داشت از خواب که بیدار میشه سجده کنه البته بعضی موقع ها هم دوباره خوابش میبرد.

داداشی خوش اخلاق

حتما شب رو بیداری کشیده بود شب قبلش گردان عمار به خط زده بود و تعدادی از رفیقهامون شهید شده بودند ماووت با اون ارتفاعات سر به فلک کشیده اش امشب منتظر عملیات گردان حمزه بود شاید خیلی از بچه های دسته ما هم شهید میشدند از یکیشون که مطمئن شده بودم اخه دیشب خواب عجیبی دیده بودم واز صبح که بلند شده بودم همش به چهره فخرالدین نگاه میکردم.

دیشب توی خواب شهید کردابادی رو دیدم دوست مشترک من و فخرالدین تو گردان عمار دیشب شهید شده بود و همون شب شهادتش هم به خواب من اومد اخه ما بچه محل بودیم و از طرفی من هم خیلی دوستش داشتم.

بگذریم علی اکبر تو خواب خیلی خوشگلتر شده بود. خوشحال و خندان بود با موهای شانه کرده و خیس باهم گپ و گپی کردیم و موقع خداحافظی رو کرد به من و گفت :حسین فرداشب فخرالدین شهید میشه و میاد پیش ما.

البته برام طبیعی بود چون فخرالدین حقش شهادت بود ولی صبح که از خواب بیدار شدم با خودم میگفتم من دارم با یک شهید راه میرم با یک شهید قدم میزنم و با یک شهید باید امشب برم عملیات.

منتظر شدم تا شب که دستور آماده باش دادند فخرالدین و گوگونانی پیک های دسته از همه زودتر اماده شده بوند رو پای خودشون بند نبودند.

دستور حرکت به سوی خط داده شد توی اون کانال درگیری شدید شد رحیمی شهید شد من که زخمی شدم و روی زمین افتادم فخرالدین که اومد از من رد بشه بره جلو تیربار دشمن به سمتش شلیک کرد و باصورت توی کانال پر از گل و لای افتاد یک لحظه سرش رو بلند کردم دیدم شهید شده با خودم گفتم علی اکبر فخرالدین همونطور که گفته بودی اومد پیش شما یاد ما هم باشین…

عملیات بیت المقدس 2 شهید محمد اشرف شهید فخرالدین مهدی برزی شهید سعید غلامی شهید سعید رحیمی شهید حسین چراغعلی شهید جواد طایفه زندیان

سالروز شهادت و یاد همه بچه های شهید عملیات بیت المقدس ۲ گرامی باد

شهید گوگونانی……رحیمی…رجایی…..اشرف…..غلامی…زندیان…نوروزی…مهدی برزی….و همه شهدای گرانقدری که اسامی اونها رو ننوشتم.

یاد باد آن روزگاران یاد باد»

وقتی همه آنها کنارمان بودند …

Sahebghereny-Photo-249

این دستنوشته رو از آلبوم برادر صاحبقرانی پیدا کردم. دستخط داداش فخرالدین … و امضاش …

نمیدونم در قسمت برچسبها اسم شهدا رو درست حدس زدم یا نه؟ اما تعدادی از این عزیزان که اسامی اونها برای نگهبانی در این یادداشتهای کوچک دستنویس آورده شده عروج کردند و رفتند …

امیدوارم همانگونه که این عزیزان از مرزهای وطنمون نگهبانی کردند ما نیز از جانفشانی آنها قدردانی کنیم و یاد اون ازخودگذشتگی های داوطلبانه بی مزد و منت رو بر دیده منت بگذاریم و با تمام وجود حفظ کنیم.

باشد که پاسداران واقعی راهشان باشیم.

آلبوم مهدی خراسانی

53

از راست به چپ:

ردیف ایستاده: شهید محسن پیرهادی، ؟، حاج محمود امینی، مهدی خراسانی، ؟
ردیف نشسته: شهید علی گوگونانی، ؟

آلبوم شهید سعید دلالت

075a

از راست به چپ:

ردیف ایستاده: ؟، شهید سعید رحیمی، ؟، ؟، شهید رجایی، ؟، شهید قائمی، مهرعلی، شهید گوگونانی

ردیف نشسته: ؟، حسین طوسی، شهید اشرف، شهید محمود تاج الدین، ؟

مکان: ارتقاعات ماووت

زمان: عملیات بیت المقدس ۲، زمستان ۶۶

۸ روز فاصله از خاک تا افلاک

خاطره ای از عملیات بیت المقدس ۲

به روایت: مهدی صاحبقرانی

از زمان درگیری ما در اون شب سرد و برفی و شهادت فخرالدین عزیزم و یاران باوفای دسته ۱ گروهان یک با زمان به خاکسپاری داداش فخرالدین، ۸ روز فاصله وجود داشت. این موضوع برمی‌گشت به همون شب حادثه…..

اون شب دسته ما اولین گروهی بود که پای کار رسید، یعنی اصلاً قرار نبود ما در مرحله اول عملیات باشیم، منتها بدلیل جاموندن دسته های ۲ و ۳، چاره ای نبود مگر اینکه به دستور فرمانده محور عملیاتی – شهید امینی – با تمام توان و آمادگی بالای روحی و روانی، با رمز یا زهرا به دل دشمن بزنیم.