نوشته‌ها

نحوه شهادت برادران احراری

به یاد شهدای گرانقدر سید حسن و سید احمد احراری

به روایت: محمد کاری از گردان مالک

scan00552

از راست به چپ: شهید سید حسن احراری، محمد کاری

 

«یادمه دو روز قبل از شهادت سید بعد از ظهرش، اومدن گفتن فردا دوباره ( برای سومین بار) گردان ما (مالک) باید بکشه جلو (خط ام القصر).

خب مقر گردان ما و حمزه توی کارون چسبیده به هم بود طوریکه چادرای گروهان ما و بعضی چادرای حمزه چسبیده به هم و سه چهار متری هم بود و مشخصا چادر مخابرات گردان چسبیده به چادر دسته ما بود که اغلب وقتها توی کارون من پیش بچه های مخابرات حمزه بودم که چند تن از دوستان و بچه محلهامون توی مخابرات و اونجا بودند، مثل جواد طاهری و اسماعیل نوری و شهید عزیز سید اصغر توفیقی و محمود اروج زاده و شهید عزیز سعید طالبی و سید عزیز شهید حسن احراری هم بیشتر پیش ما بود طوری که اغلب نماز جماعت رو با هم میخوندیم.

فردای اون روز که خبردار شدیم صبحش کلی با سید حسن و سید اصغر و سعید طالبی و جواد طهری و ….. با هم بودیم و سید حسن از جلو رفتن. اخویش خبر نداشت و تا دم آخر که کامیونها اومدن تا ما سوار شیم بریم جلو سید حسن با ما بود و وقت رفتن خداحافظی کردیم و ما اومدیم گراز آباد و یه عده موندن اونجا و ما رفتیم پایگاه موشکی سوم که شب شد و یه عده دیگه مون رفتن خط و تعدادی هم زیر پل بتونی که گفتن بقیه صبح میریم و ما شبو موندیم پایگاه موشکی سوم و دیگه نفهمیدیم که پشت سر ما به سید حسن خبر میدن که اخویش با یه تویوتا اومده خط و مورد اصابت گلوله مستقیم که فکر میکنم آرپی جی بود واقع شده و مونده بین ما و بعثیا بخاطر اینکه ایشون از خط ردشده و جلوتر رفته بود (جاده ام القصر هم که اکثر بچه ها یادشونه که چه قیامتی بود اصلا کل خط تا خود کارخونه نمک کربلایی بود…).

ادامه مطلب