نوشته‌ها

شهید روانبخش

30«شهید عزیز برادر روانبخش در پایان عملیات بیت المقدس ۴ در هنگام صبح بر اثر اصابت ترکش ِ خمپاره به فیض رفیع شهادت نائل آمدند. از نیروهای دسته سه بودند. وقتی برای رسیدن به محل درگیری و شروع عملیات ، سوار قایق شدیم من کنار ایشان نشسته بودم در حالیکه دست مبارکش رو روی شانه من گذاشته بود و عکس ِ آن لحظه هم هست و شاید بعداً در سایت قرار بگیرد. در روزهای آخر، این شهید عزیز بسیار در فکر فرو می رفت و چشمانش در انتظار بود و دست آخر هم معلوم شد که در انتظار شهادت بود. یکی از شب های آخر بعد از پایان پست به داخل چادر برگشتم. برای رسیدن به محل خواب باید آهسته از روی دیگران رد می شدیم و مراقب می بودیم که دست و پا و سر کسی رو لگد نکنم که از خواب بپره. وقتی بالای سر ایشان رسیدم با این که ساعتای یک و دو نیمه شب بود، دیدم بیداره و دراز کش داره فکر می کنه، چشماش می درخشید. آهسته گفت خسته نباشی برادر صفار. اون نگاه زیبایش را همیشه به خاطر دارم، همیشه.»

— مجید صفار