نوشته‌ها

حمید ارجینی

2160

حمید ارجینی

942

« ما با حاج حمید ارجینی دوران خاطره انگیزی داشتیم . هم توی گردان فاتحان خیبر تیپ ۲۰ زرهی رمضان که تیربارچی بودیم و هم توی تسلیحات لشکر. توی والفجر هشت فاو با اینکه من توی گردان مالک بودم و حمید تسلیحات لشکر بود ولی بیشتر وقتها پیش ما بود و مدام با هم بودیم(البته وقتهایی که خط نبودیم و میومدیم عقب تو گراز آباد یا همون سوله های خسرو آباد برا استراحت و بازسازی و تجدید قوا) کلی خاطره دارم ازش که اتفاقا خیلیش خاطرات جالب و کمیک و خنده داریه که اگه وقت بشه و انشاءالله عمری باشه میگم مثل نشستن پشت رل تویوتای حمید وقتی از اسکله فاو برمیگشتیم عقب سمت سوله های گردان توی خسرو آباد و کنده شدن بار عقب تویوتا بخاطر چاله چوله ها و دست اندازای وحشتناک جاده مالرو!! خسرو آباد و کباب کردن جای ثواب با سوارکردن بچه های لشکر و کلی ماجرا و درب و داغون شدن دست و پا و سر و کله بچه ها در اثر کنده شدن بار ماشین!!!!

حاج حمید در سالهای پایانی جنگ معاون واحد تسلیحات لشکر بود با کلی از بچه های گردان حمزه مثل شهید عزیز و بزرگوار سعید شاهدی که سال۷۲ در تفحص به درجه رفیع شهادت نایل آمد و بچه های دیگه گردان حمزه(ع) مثل حمید قاسمپور و داود واقفی و ….»

— نجف