نوشته‌ها

آسمان اردوگاه کرخه

K 0

آسمان اردوگاه کرخه قبل ازعملیات کربلای ۱ (فتح مهران)

قبل از نماز مغرب و عشاء

آلبوم محمد حسین عابدین

M 1

از راست به چپ: قاسم کارگر، محمد حسین عابدین

زمان: عملیات کربلای ۱

مکان: مهران، رودخانه گاوی

آلبوم گردان حمزه

2987

ستون سمت راست از پایین به بالا : قربانی ، محمودرضا امیربیک ، محسن صفری ، امیر جلالیان ، شهید قنبر ماشی
ستون سمت چپ از پایین به بالا : اکبر جراحی ، شهید عبدالمجید بخشعلی ،علی حسنی ، شهید سید عباس حاج سیدحسن ، شهید قنبر ماشی
بجه های ادوات گردان

مکان: کنار روخانه گاوی ، منطقه مهران

زمان: بهار ۱۳۶۵

به یاد شهید رمضان صاحبقرانی

به قلم برادر شهید: مهدی صاحبقرانی

Sahebghereny-Photo-181_thumb

رمضون درست همزمان با مجروحیت من و برادرم درعملیات والفجر۸ درسال ۶۴ از فرصت استفاده کرد و با دستکاری شناسنامش برای اولین بار به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد و حضورش رو در منطقه جزیره مجنون به اثبات رسوند و با حضور حدودا ۳ ماه در اون منطقه زندگی چند سالشورقم زد.

یادمه وقتی از بیمارستان مرخص شده بودم و خواستم دوباره به جبهه اعزام شم از رمضون خواستم که اون خونه باشه و دیگه نره، ولی اون با تمام خلوص و جسارتی که داشت گفت: خودت نرو!

برادر بزرگترم با کف دست آروم صورتشو نوازش کرد و گفت: راست میگه حالا که مهدی داره میره تو نرو!

دوباره سرشو بالا برد و با یه نگاه معنا داری گفت: هرکس جای خودشو داره و هیچکسو تو قبر اون یکی نمیذارند و با ناراحتی گفت:من اصلا به گردان و لشکر شما نمیام و میرم یه لشکر دیگه!

3213_thumb

از راست به چپ:

ردیف ایستاده: شهید آرویی، شهید بهروز آذری، شهید چراغعلی

ردیف نشسته: شهید رمضان صاحبقرانی، محمد محمدی، مهدی صاحبقرانی

همین هم شد و وقتی ازپیش ما رفت… بعد از چند روز وقتی بچه‌های گردان بمن اطلاع دادند که قراره یه عملیات انجام بشه و من بسرعت خودمو به دوکوهه رسوندم، متوجه شدم که گردان جا کن شده و بسمت منطقه عملیاتی حرکت کرده .

شبو تو دوکوهه موندم وفردای اون روز با یکی از دوستانم تو تیپ ذوالفقار به سمت منطقه عملیاتی حرکت کردیم. زمانیکه به مهران رسیدیم عملیات شده بود. تواون شلوغی و پشت یکی از خاکریزها اتفاقی رمضون رو دیدم؛ خسته و خاک و خلی بود و به اظهار خودش، شب قبل به دشمن زده بودند و تا جایی که داشتند خاکریز میزدند، پیشروی کرده بودند.

خلاصه اون روز و اون شبا هم به پایان رسید و لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) و لشکر سیدالشهداء با موفقیت مثال زدنی تونستند با لطف خدا مهران وارتفاعات قلاویزان رو آزاد کنند. گردان حمزه هم مثل همیشه یاران زیادی رو تو اون عملیات ازدست داد؛ مثل شهید شادالویی و…

رمضون هم بعد از اون عملیات با کمک برادر قاسم کارگر جابجا شد و ازگردان علی اکبر(ع) لشگر سیدالشهداء به گردان حمزه (ع) اومد.

یاد همشون بخیر …

آلبوم گردان حمزه

3120علی اصغر عین آبادی، شهبازی، ؟، ؟، شهید موسی شعبانی، ؟

مکان: مهران

زمان: زمستان ۶۵، قبل از عملیات کربلای ۵

محمد داوود کاکاوند

«شهدا را کسی نمی‌شناسد،

باور کنید کسانی که شهید شدند هر چند مدتی با آنها بودیم

ولی هرگز نتوانستیم مقدار کمی آنها را درک کنیم،

چه روح بزرگی داشتند و با نثار جان خود اسلام را پابرجاتر نمودند.»

ادامه مطلب