نوشته‌ها

مقر آناهیتا، راهپیمایی گردان حمزه به سمت طاق بستان

از راست به چپ:

ردیف ایستاده:

شهید رضا امراللهی، سید مالک، اکبر طیبی، سراج

ردیف نشسته: (از بالا)

ردیف اول: جلال خان محمد، ؟، ؟، ؟، شهید فریدون تاجیک، خسرو تاجیک

ردیف دوم: شهید خلیلی، ؟، ؟، مهدی صاحبقرانی، محمود برنا، محسن شیرازی، عباس دارابی، قاسم دولت آبادی، شهید قاسم یار احمد، ؟

ردیف سوم: امیر خرم، محسن فکور، اکبر حسین زاده، علیپور، سید محمد مجتهدی، مهدی خراسانی، کاظم بیگی، جاج کیانی، داوود معقول

 

«اون روز گردان حمزه که کلش یه گروهان بود رفته بود تفریح در طاق بستان. جای همتون خالی! از صبح کلی گشت و گذار کردیم. ظهر به امامت مرحوم حاج آقا بایگان – از دلاور مردان روحانی – نماز خواندیم (حاج آقا حمید بایگان در عملیات قبل یعنی بیت المقدس ۲ یه تیر دوشکا خورده بود اما باز با اون وضعش آمده بود جبهه. خدا بیامرز بعد از جنگ توی یه تصادف به رحمت خدا رفت). تا عصر کلی بازی کردیم یادم نمیره یه فیلم هم گرفتن.»

— خلیل نقیب زاده

محسن شیرازی

«خدایا! امیدمان فقط به رحمت بیکران و کرم توست.

خدایا! به ما توفیق ترک معصیت را عنایت فرما.

خدایا! به ما توفیق توبه کردن را عنایت فرما.»

ادامه مطلب

پدافندی کانال ماهی


از راست به چپ:
محسن شیرازی، شهید رمضان صاحبقرانی، دارابی، شهید آذری، خرسندی، شهید محمد مجازی

دسته سه گروهان یک


از راست به چپ:
ردیف بالا: عباس دارابی، حسین طوسی، کاظم بیگی، نوبخت ، جمال کیا، شهریاری، سید میرمحسن حسینی، ؟، عبدالله شیخیان،
محسن فکور، خاتمی ، شهید رسول مددی
ردیف وسط: خندان، محسن شیرازی، ؟ ، ؟ ، محسن ضرغام ، ؟ ، ؟
ردیف پایین: ؟ ، ؟ ، جوکار، شهید حاج ابوالحسن

۸ روز فاصله از خاک تا افلاک

خاطره ای از عملیات بیت المقدس ۲

به روایت: مهدی صاحبقرانی

از زمان درگیری ما در اون شب سرد و برفی و شهادت فخرالدین عزیزم و یاران باوفای دسته ۱ گروهان یک با زمان به خاکسپاری داداش فخرالدین، ۸ روز فاصله وجود داشت. این موضوع برمی‌گشت به همون شب حادثه…..

اون شب دسته ما اولین گروهی بود که پای کار رسید، یعنی اصلاً قرار نبود ما در مرحله اول عملیات باشیم، منتها بدلیل جاموندن دسته های ۲ و ۳، چاره ای نبود مگر اینکه به دستور فرمانده محور عملیاتی – شهید امینی – با تمام توان و آمادگی بالای روحی و روانی، با رمز یا زهرا به دل دشمن بزنیم.

تیر خلاصی

«همونجا بود که عباس حاج باقر، فخرالدین مهدی برزی، جوهری و چند تا دیگه از بچه‌ها مثل حمید بهرامی، مصطفی خرسندی، اکبر طیبی، مجتبی میرزایی، محمود برنا، اکبر حسین زاده و … رو دیدم که هر وقت اینا رو می‌دیدم واقعا خوشحال می‌شدم چون مطمئن بودم که در زمان درگیری شدید و پاتک‌های سنگین عراقی‌ها خیلی کارها از دستشون ساخته بود و میتوانستند گره از خیلی مشکلات بازکنند.»

خاطره ای از عملیات کربلای ۸

به روایت: مهدی خراسانی

از راست به چپ:

ردیف بالا: داوود معقول، مهدی صاحبقرانی، شهید نورالله پازوکی، مهدی خراسانی، محمد جنیدی، اکبر طیبی، حاج آقا صدیقی

ردیف وسط:  ؟ ، محسن شیرازی، شهید کاکل قمی، اکبر حسین زاده، محمود برنا،  چلنبری

ردیف پایین: مصطفی خرسندی، شهید محمد مجازی

مکان: نقطه مرزی شلمچه

زمان: چند ساعت قبل از عملیات کربلای ۸

به نام خدا

عملیات کربلای هشت در همان منطقه عملیاتی کربلای ۵  اما با توان عملیاتی بسیار کمتر در محور عملیاتی و از سمت جنوب شرقی کانال ماهی به سمت غرب و لبه کانال ماهی (سمت پیکان مانند کانال ماهی به سمت جنوب و غرب) شروع و تا انتهای دژ شماره ۱۵ و مقداری از اول دژ شماره ۱۶ ادامه یافت. جالب اینجا بود که انجام این عملیات در روز برای نیروهای خودی مقداری دشوار و ناآشنا بود.

در همان ساعات اولیه صبح، گردان حمزه سیدالشهداء با گروهان اول خود وارد کار شد و به ترتیب گروهان دوم و سوم هم از قسمت راست منطقه عملیاتی – مقداری پایین‌تر از لبه کانال ماهی – وارد محور عملیاتی شدند.

ادامه مطلب