نوشته‌ها

آلبوم عباس اسکندرلو

11-5

از راست به چپ:

ردیف ایستاده:
منصور حسین زاده، شهید علیرضا کوهبر، شهید محمد باغبانی(باغستانی)، برادر شاهمرادی، ؟، امیر علی امامقلی، شهید سید حسین دستواره، ابراهیمی، ؟، ؟، ؟، ؟، شهید آرویی، اصغری، پورعباسی

ردیف نشسته:
؟، شهید آقامحمدی، شهید ابوالفضل موسوی (پسر)، سید علی میرسلیمی، شهید حسن چیذری
ردیف وسط:

مصطفی امانی، ؟، شهید موسوی(پدر)، شهید کلهر، رضا سلطانی، باقرزاده، ؟، شهید اصانلو، شهید ریکائی

آلبوم عباس اسکندرلو

4-5از راست به چپ: عباس اسکندرلو، شهید فشکی، شهید حاج آقا صفرعلی عسگری، حسین اسداللهی، شهید حاج کیانی

مکان: دزفول، کنار رودخانه، زیر پل

زمان: اواخر سال ۱۳۶۴، پس از عملیات والفجر ۸

آلبوم عباس اسکندرلو

10-2از راست به چپ: محمدی، عباس اسکندرلو، شهید سید حسین دستواره، اکبر طیبی، شهید حاج آقا صفرعلی عسگری، شهید شعبانی

نفر اول: شهید حاج کیانی

فکه

به یاد شهید حاج حسین اسکندرلو

منبع: خبرگزاری فارس – به روایت: جعفر طهماسبی

ارسال: عباس اسکندرلو

«حاج علی فضلی گفت: این عملیات حیاتی است و باید انجام شود. بعد چراغ را خاموش کرد و گفت: هرکه می‌خواهد فردا وارد عملیات شود، دست روی قرآن بگذارد و بیعت کند. از محسن سوهانی شنیدم که گفت حاج حسین اسکندرلو، اولین کسی بود که در آن تاریکی بیعت کرد. حاج حسین اسکندرلو برگشت سر گردان؛ گردانی که همه رفته‌ بودند مرخصى. تعدادی زیادی از بچه‌های گردان، راه‌آهن بودند و منتظر بودند برگردند به شهرشان. از آن‌جا آمدند کنار رودخانه فرات و حاج حسین برای آنها صحبت ‌کرد و گفت هرکه می‌خواهد برود، برود و هرکه می‌خواهد بیاید، بماند.»

clip_image001

خاطره کامل را در ادامه مطالعه مشاهده فرمایید

 

ادامه مطلب

شهید بزرگوار حاج حسین اسکندرلو ساعاتی قبل از شهادت

11

9

«عکس پائین در کنار شهید اسکندرلو، پیک حاج حسین به نام شهید اکبر محمدی است.

حسین خیلی اکبر را دوست داشت. چند روز بعد از شهادت حاج حسین، مجلس ختمی در مسجد هدایت برای اخوی گرفتن و من هم چون همان روز در بیمارستان بودم و خبردار شدم با همان حال مجروحیت به مجلس ختم آمدم که اکبر رو دیدم. با هم روبوسی کردیم و مقداری از حاج حسین برام صحبت کرد چون تا آخرین لحظات در کنار حاج حسین بود.

بعد از شهادت اخوی خیلی منقلب شده بود. باید اکبر را میشناختید … خیلی بچه شر وشوری بود. حدود دو ماه بعد از شهادت شهید اسکندرلو، در عملیات کربلای ۲ در منطقه حاج عمران به شهادت رسید و جنازه اش هم ماند و نیامد.

یکی از بچه ها تعریف میکرد لحظه ای که داشت به سمت منطقه حرکت میکرد رو کرد به عکس حاج حسین و گفت …دارم می آیم !!!!

نمیدانم چی بگم…….یاعلی مدد .»

— عباس اسکندرلو