نوشتهها
شهید رمضان صاحبقرانی
/۰ دیدگاه /در پرتره /توسط ف. مهدی برزیبه یاد شهید رمضان صاحبقرانی
/۲ دیدگاه /در خاطرات /توسط ف. مهدی برزیبه قلم برادر شهید: مهدی صاحبقرانی
رمضون درست همزمان با مجروحیت من و برادرم درعملیات والفجر۸ درسال ۶۴ از فرصت استفاده کرد و با دستکاری شناسنامش برای اولین بار به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد و حضورش رو در منطقه جزیره مجنون به اثبات رسوند و با حضور حدودا ۳ ماه در اون منطقه زندگی چند سالشورقم زد.
یادمه وقتی از بیمارستان مرخص شده بودم و خواستم دوباره به جبهه اعزام شم از رمضون خواستم که اون خونه باشه و دیگه نره، ولی اون با تمام خلوص و جسارتی که داشت گفت: خودت نرو!
برادر بزرگترم با کف دست آروم صورتشو نوازش کرد و گفت: راست میگه حالا که مهدی داره میره تو نرو!
دوباره سرشو بالا برد و با یه نگاه معنا داری گفت: هرکس جای خودشو داره و هیچکسو تو قبر اون یکی نمیذارند و با ناراحتی گفت:من اصلا به گردان و لشکر شما نمیام و میرم یه لشکر دیگه!
از راست به چپ:
ردیف ایستاده: شهید آرویی، شهید بهروز آذری، شهید چراغعلی
ردیف نشسته: شهید رمضان صاحبقرانی، محمد محمدی، مهدی صاحبقرانی
همین هم شد و وقتی ازپیش ما رفت… بعد از چند روز وقتی بچههای گردان بمن اطلاع دادند که قراره یه عملیات انجام بشه و من بسرعت خودمو به دوکوهه رسوندم، متوجه شدم که گردان جا کن شده و بسمت منطقه عملیاتی حرکت کرده .
شبو تو دوکوهه موندم وفردای اون روز با یکی از دوستانم تو تیپ ذوالفقار به سمت منطقه عملیاتی حرکت کردیم. زمانیکه به مهران رسیدیم عملیات شده بود. تواون شلوغی و پشت یکی از خاکریزها اتفاقی رمضون رو دیدم؛ خسته و خاک و خلی بود و به اظهار خودش، شب قبل به دشمن زده بودند و تا جایی که داشتند خاکریز میزدند، پیشروی کرده بودند.
خلاصه اون روز و اون شبا هم به پایان رسید و لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) و لشکر سیدالشهداء با موفقیت مثال زدنی تونستند با لطف خدا مهران وارتفاعات قلاویزان رو آزاد کنند. گردان حمزه هم مثل همیشه یاران زیادی رو تو اون عملیات ازدست داد؛ مثل شهید شادالویی و…
رمضون هم بعد از اون عملیات با کمک برادر قاسم کارگر جابجا شد و ازگردان علی اکبر(ع) لشگر سیدالشهداء به گردان حمزه (ع) اومد.
یاد همشون بخیر …
سالگرد عروجت مبارک
/۱ دیدگاه/در اخبار, خاطرات /توسط ف. مهدی برزیبه یاد شهید رمضان صاحبقرانی
برداشت از وبلاگ: یاد یاران
*اساسا جهاد واقعی و شهادت در راه خدا، جز با مقدمه ای از اخلاصها و توجه ها و جز با حرکت به سمت “انقطاع الی الله” حاصل نمی شود.
*اگر مجاهدت فداکارانه جوانان این مرز و بوم که به این شهادتها منتهی شده است نمی بود، همه روزهای این ملت، در زیر چتر سیاه ظلم و تجاوز و دخالت دشمنان اسلام و ایران، به شبهای تار بدل می گشت.
*فداکاری شهیدان و گذشت خانواده ها و حضور رزمندگان ما بود که ابرهای تیره و تار آن روزگار دشوار را از افق زندگی این ملت زدود.
پی نوشت:
مهدی (خراسانی) میگه هیچوقت یادش نمیره که رمضون داوطلبانه رفته بود برای بچه ها آب بیاره که در فاصله زمانی کمتر از ۵ دقیقه، برادر میرزایی و شهید نورالله پازوکی میگن رمضون با ترکش خمپاره ۶۰ شهید شد.
روحش شاد
آلبوم گردان حمزه
/۱ دیدگاه/در عکس /توسط ف. مهدی برزیآلبوم مهدی خراسانی
/۰ دیدگاه /در عکس /توسط ف. مهدی برزیآلبوم گردان حمزه
/۰ دیدگاه /در شاخص /توسط ف. مهدی برزیاز راست به چپ:
محسن شیرازی، شهید رمضان صاحبقرانی، دارایی، شهید آذری، خرسندی، شهید محمد مجازی