نوشتهها
آلبوم مهدی صاحبقرانی
/۰ دیدگاه /در عکس /توسط ف. مهدی برزیشهدا قابل بدونیدمون …
/۰ دیدگاه /در خاطرات /توسط ف. مهدی برزی«دلم گاهی خیلی تنگ میشه!!
تنگ دلهره های دیر رسیدن به اتوبوس…تنگ شنیدن غرغرهای بچه ها سر غذای بی مزه ی سفر…
تنگ شوخی های اتوبوسی …
تنگ شنیدن دردودلهای بچه ها…
تنگ ….
دلم تنگه برای تنهایی با شهدا.
تنگ غروب و شقایق های اردوگاه کرخه نور، ظهر شلمچه، گرمای سوزان کربلای ۸ و سوختن گونه های سرخ وسفید شهری،
دلم برای سرمای زیر صفر ماووت درعملیات بیت المقدس۲ تنگه …
یاد بچه هایی که بچگی نکردند و زود بزرگ شدند!!
فخرالدین، تاج الدین، جواد زندیان، محمد اشرف، حمزه نوروزی، رجایی، بلبل دسته ۱ سعید غلامی، رحیمی و …
دلم تنگه ! برای پاهای خسته از مانورها،پاهای خسته از راهپیمایی های شبانه وتن خسته از رزم و …
دلم تنگه واسه بیداریهای نصف شبی توسط بروبچ برا نمازشبخون ها،
دلم تنگه واسه اردوگاه آناهیتا با اون ساختمون های مدرنش که پنجره هاشو با پتو های گل منگلی با میخ به دیوار کوبیده بودیم تا یه وقت سرما !دل گرممون رو ازهم جدا نکنه.
دلم واسه همه چی تنگ شده.
همه چی بهونه است دلم برای خادمی تنگ شده …
شهدا…قابل بدونیدم…»
— مهدی صاحبقرانی
آلبوم مهدی خراسانی
/۱ دیدگاه/در عکس /توسط ف. مهدی برزیحرکت جهت عملیات (۴)
/۰ دیدگاه /در ویدئو /توسط ف. مهدی برزی[flashvideo file=http://gordanhamze.ir/wp-content/uploads/2013/04/ezam4.flv /]
درخواست می شود در صورت شناسایی همرزمان در فایل ویدئویی اسامی را جهت برچسب پست اعلام بفرمایید.
سپاسگزارم