نوشته‌ها

ادوات گردان حمزه

از راست به چپ:

ردیف بالا : آقائی، فرهاد بوربور، حسین بیات، شهید حسن سلیمی، شهید علی ابوالفضلی، رفیقائی، محمد خوش صولتان، سعید برزآبادی، شهید حمید سربی، شهید محمود ملایری
ردیف وسط: قاسم بوغیری، امیر جلالیان، شهید عباس فروزنده، حسین پناهی، احمد وطنی، شهید سعید رحمانی، شهید سعید دلالت، کریملو
ردیف پایین: سید اکبر موسوی، مقصودی، شهید علی دهدشتی، احمد محمدی، شهید محمدرضا شمس اسفندآبادی، شیرزاد، شهید سعید جلایری، شهید اسماعیل ممی

مکان: اردوگاه کرخه

زمان: پاییز ۱۳۶۴

ادوات گردان حمزه

2704

از راست به چپ:

ردیف ایستاده: شهید حمید سربی، شهید حسن سلیمی، شهید محمود ملایری، کریملو

ردیف نشسته: شهید اسماعیل ممی، آقایی، قاسم بوغیری، خوش صولتان

ادوات گردان

2699

از راست به چپ:

ردیف ایستاده: شهید حمید سربی، محمد خوش صولتان، شهید محمود ملایری، مقصودی، رفیقائی، سید اکبر موسوی، قاسم بوغیری، شهید اسماعیل ممی، آقائی، شهید حسن سلیمی، کریملو، حسین بیات، شهید سعید رحمانی، سعید برزآبادی، امیر جلالیان
ردیف وسط: شهید علی ابوالفضلی
ردیف نشسته:حسین پناهی، ، احمد محمدی، شهید علی دهدشتی، شهید عباس فروزنده، شهید محمدرضا شمس اسفندآبادی، احمد وطنی، شهید سعید دلالت، شیرزاد، شهید سعید جلایری، فرهاد بوربور

مکان: اردوگاه کرخه

زمان: پاییز ۱۳۶۴

قبل از پدافندی شاخ شمیران (۱)

[flashvideo file=http://gordanhamze.ir/wp-content/uploads/2012/11/Sheikh-sele-1.flv /]

«شروع این ویدئو افرادی که در تصویر حضور پیدا می کنند نیروهای دسته ادوات هستند که اون موقع با مسئولیت آقا ناصر رخ تشکیل شد و معاون ایشان علی آقای حسنی بودند. نفرات دوم و سوم که در ابتدای ویدئو حضور پیدا می کنند به ترتیب برادران غلام گلی و محمود امیدوار هستند. در ادامه نیز شهید قیاسی و شهید سلیمی در تصویر دیده می شنوند (انشاالله در قیامت دستگیر ما باشد ، شهید سلیمی. همیشه وقتی می خواست در پایان ِ قرائت دسته جمعی سوره مبارکه ی واقعه یا امثال آن، دعا کنه می گفت: خدایا ما را از دست پدر و مادرمان راضی کن).
اما یه خاطره از دسته ادوات. در دسته ادوات معمولا آقا ناصر برای دوستان به مناسبت های مختلف صحبت می کرد. مثلا بعد از پایان برنامه پیاده روی یا صبحگاه و نظیر آنها. در جبهه رسم بود که در پایان برنامه (پیاده روی یا صبحگاه و …) بعد از قرائت سوره والعصر، مسئولی که می خواست خاتمه ی برنامه رو اعلام کنه، می گفت: “برادرا با یک صلوات در اختیار خود”. بعد از چند باری که آقا ناصر در پایان برنامه ها می گفت برادرا با یک صلوات در احتیار خود، یکروز که صحبت می کردیم ایشان فرمودند:  اصلاٌ یعنی که چی ما هی میگیم برادرا در اختیار خود. اصلاٌ این چه معنی ای داره. همه ی ما در اختیار امام زمان (عج) هستیم و معنی نداره که میگیم در “اختیار خود”. آقا ناصر به این نتیجه رسیده بود که نباید بفرمان “برادرا در اختیار خود” ، اما به عنوان جایگزین در پایان برنامه ها هم هنوز چیزی پیدا نکرده بودیم. لذا برای مدتی بعد از قرائت سوره والعصر (ببخشید) هاج و واج می موندیم که بالاخره ایشان چه خواهد گفت. جالب بود، ایشان میگفت: خب ، هیچی ، برادرا بفرمایید بروید (معمولاٌ این شکل از پایان ، خودش کلی خنده را به دنبال داشت). راستش خاطرم نیست اما به نظرم نهایتاً هم چیزی پیدا نکردیم که جایگزین کنیم. یاد و خاطره ی شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به خیر. خداوند با سالار شهیدان محشورشان گرداند، انشاالله.»

— مجید صفار

آلبوم احمد محمدی

62

از راست به چپ:

ردیف ایستاده: شهید حسن سلیمی، ؟، قاسم کارگر، شهید محمود ملایری، ؟، احمد محمدی، شهید امیر غیاثی

ردیف نشسته: اکبر کبیری، احمد وطنی

مکان: پاذگان آموزشی سفینه النجاه، سد دز

زمان: آبان ۱۳۶۴

آلبوم شهید سعید دلالت

05a

از راست به چپ: احمد محمدی، شهید محمود ملایری، شهید حسن سلیمی، شهید عباس فروزنده، میرکیانی، شهید علی دهدشتی

مکان: اردوگاه کرخه

زمان: پاییز ۱۳۶۴

آلبوم شهید حسن سلیمی

07از راست به چپ: شهید حسن سلیمی، شهید محمود ملایری، احمد وطنی، محمد خوش صولتان

مکان: اردوگاه کرخه

زمان: پاییز ۱۳۶۴