نوشته‌ها

به یاد شهید عسگری

از راست به چپ:
شهید قاسم یاراحمد، اکبر طیبی، داوود معقول، شهید عسگری، شهید چراغعلی
مکان: بالاترین نقطه اردوگاه کوزران (چادر گروهان یک)

اصلاح مو در خط مقدم

از راست به چپ:
قربانعلی پورمحمدی ، محمود شمسیان، داود معقول
زمان: عملیات نصر ۷
مکان: دوپازا

«کسی که در حال کوتاه کردن موهای محمود شمسیان هست به دکتر گردان معروف بود و نفر سمت چپ برادر داود معقول از جانبازان گردان حمزه می باشد که در عملیات کربلای ۵ در بمباران هوایی پای راستش رو از دست داد و تا آخر هم ایستاد و در تمام عملیاتهای گردان شرکت کرد.»

— مهدی خراسانی

مقر آناهیتا، راهپیمایی گردان حمزه به سمت طاق بستان

از راست به چپ:

ردیف ایستاده:

شهید رضا امراللهی، سید مالک، اکبر طیبی، سراج

ردیف نشسته: (از بالا)

ردیف اول: جلال خان محمد، ؟، ؟، ؟، شهید فریدون تاجیک، خسرو تاجیک

ردیف دوم: شهید خلیلی، ؟، ؟، مهدی صاحبقرانی، محمود برنا، محسن شیرازی، عباس دارابی، قاسم دولت آبادی، شهید قاسم یار احمد، ؟

ردیف سوم: امیر خرم، محسن فکور، اکبر حسین زاده، علیپور، سید محمد مجتهدی، مهدی خراسانی، کاظم بیگی، جاج کیانی، داوود معقول

 

«اون روز گردان حمزه که کلش یه گروهان بود رفته بود تفریح در طاق بستان. جای همتون خالی! از صبح کلی گشت و گذار کردیم. ظهر به امامت مرحوم حاج آقا بایگان – از دلاور مردان روحانی – نماز خواندیم (حاج آقا حمید بایگان در عملیات قبل یعنی بیت المقدس ۲ یه تیر دوشکا خورده بود اما باز با اون وضعش آمده بود جبهه. خدا بیامرز بعد از جنگ توی یه تصادف به رحمت خدا رفت). تا عصر کلی بازی کردیم یادم نمیره یه فیلم هم گرفتن.»

— خلیل نقیب زاده

کربلای ۵

خاطره ای از عملیات کربلای ۵

به روایت: محسن امامی

اینجا مهران است  دقیقا مکانی که فخرالدین مراحل اولیه  عروج را شروع کرد.

زمانی که مهدی‌پور و دوستانش شهید شدند، فخرالدین اثرات مثبت این شهادت رو احساس کرد. اینو میشد از رفتار و کردار و در عمل فخرالدین فهمید. اینجا بود که وقتی دسته  یک فرمانده‌اش شهید شد، برادر گلستانی (که در عملیات والفجر هشت به شدت زخمی شده بود و تازه بهبود یافته بود و همان شب هم به خط رسیده بود) شد فرمانده دسته یک. اون رفت و در سنگری که فخرالدین بود، مستقر شد وچون پیک دست – زندیه – شهید شده بود، فخرالدین به عنوان پیک دسته معرفی شد. این دو نفر تا زمانی که فخرالدین شهید شد با هم بودند.

تیر خلاصی

«همونجا بود که عباس حاج باقر، فخرالدین مهدی برزی، جوهری و چند تا دیگه از بچه‌ها مثل حمید بهرامی، مصطفی خرسندی، اکبر طیبی، مجتبی میرزایی، محمود برنا، اکبر حسین زاده و … رو دیدم که هر وقت اینا رو می‌دیدم واقعا خوشحال می‌شدم چون مطمئن بودم که در زمان درگیری شدید و پاتک‌های سنگین عراقی‌ها خیلی کارها از دستشون ساخته بود و میتوانستند گره از خیلی مشکلات بازکنند.»

خاطره ای از عملیات کربلای ۸

به روایت: مهدی خراسانی

از راست به چپ:

ردیف بالا: داوود معقول، مهدی صاحبقرانی، شهید نورالله پازوکی، مهدی خراسانی، محمد جنیدی، اکبر طیبی، حاج آقا صدیقی

ردیف وسط:  ؟ ، محسن شیرازی، شهید کاکل قمی، اکبر حسین زاده، محمود برنا،  چلنبری

ردیف پایین: مصطفی خرسندی، شهید محمد مجازی

مکان: نقطه مرزی شلمچه

زمان: چند ساعت قبل از عملیات کربلای ۸

به نام خدا

عملیات کربلای هشت در همان منطقه عملیاتی کربلای ۵  اما با توان عملیاتی بسیار کمتر در محور عملیاتی و از سمت جنوب شرقی کانال ماهی به سمت غرب و لبه کانال ماهی (سمت پیکان مانند کانال ماهی به سمت جنوب و غرب) شروع و تا انتهای دژ شماره ۱۵ و مقداری از اول دژ شماره ۱۶ ادامه یافت. جالب اینجا بود که انجام این عملیات در روز برای نیروهای خودی مقداری دشوار و ناآشنا بود.

در همان ساعات اولیه صبح، گردان حمزه سیدالشهداء با گروهان اول خود وارد کار شد و به ترتیب گروهان دوم و سوم هم از قسمت راست منطقه عملیاتی – مقداری پایین‌تر از لبه کانال ماهی – وارد محور عملیاتی شدند.

ادامه مطلب