آلبوم مصطفی خرسندی

70

مکان: جاده فاو-ام القصر

زمان: تک سنگین و تاریخی ۳۱ فروردین

1 پاسخ
  1. نجف
    نجف گفته:

    بسمه تعالی
    با سلام
    یادمه شب انجام اون تک ایذایی گردان حمزه هنوز خط ام القصر دست بچه های گردان ما(مالک) بود و بعضی از بچه های ما هم با اذن فرماندهان با بچه های حمزه همراه شدیم.قرار بود این عملیات ایذایی بیشتر برای انهدام نیروهای دشمن که تجمع کرده بودند انجام بشهخ چون محور خط ما که عرض و طول کمی داشت نگهداشتنش چنانچه دشمن با اون استعداد نیرو پاتک میکرد خیلی مشکل میشد لذا گردانها یکی یکی طی دو سه مرحله برای انهدام نیروی تجمعی دشمن تک ایذایی میکردن که اون شب یکی از شبها و از سنگین ترین درگیریهای بعد از مراحل نخست عملیات فاو در محور ام القصر بود و البته پیشبینی شده بود که اگر بخوبی به اهداف از پیش تعیین شده میرسیدیم امکان گذر از نهر ام القصر و ایجاد خط و خاکریز جدید در اون طرف نهر که فضای وسیعتر و با الطبع حضور نیروی بیشتر برای دفاع از منطقه آزاد شده فراهم میشد که خب نشد بنا به دلایلی که گذرا در ذیل عرض میکنم.اون شب وقتی به خط زدیم درگیری خیلی سنگین شد روی جاده ام القصر چندین تانک عراقی(((تعدادشون کم هم نبود بطوریکه مجبور بودیم بعضا یک وری و بطور مایل و از پهلو از لا بلای تانکها عبور کنیم و بریم جلو!))) که اومده بودند برای قلع و قمع بچه ها وسط درگیری گیر افتادند و تانکهای جلویی و پیش قراولهاشون رو بچه ها زدند و ما بقی تانکها رو روشن روی جاده رها کردند و به ظاهر فرار کردند و بچه ها هم به همین تفکر ازشون رد شدند و رفتند ولی ما نزدیک نهر ام القصر تقریبا رسیده بودیم که متوجه شدیم از پشت دارند با تانک ما رو میزنن! لذا بخشی از نیروها مجبور شدن که به عقبتر برگردن و کار پاکسازی تانکها رو به سرانجام برسونن که خود این یکی از دلایلی شد که نتونیم از نهر ام القصر رد بشیم واون طرف نهر خط بزنیم و چون علاوه بر درگیری بسیار سنگینی که از روبرو و اون ور نهر با دشمن داشتیم غافلگیری از پشت و تانکهایی که پاکسازی نشده بودند هم مزید بر علت شد تا نتونیم از نهر بطور کامل عبور کنیم و لذا کار به سرانجام نرسید و گردان حمزه برگشت سر خط اول ام القصر و همون خاکریز قبلی.اما قصه این بود که خدمه تانکها از درب زیر تانکها بیرون و زیر تانکها درازکش خوابیده بودند و توی اون شب توی اون درگیری بسیار شدید بچه ها اغلبا تمرکزشون روی زودتر رسیدن به نهر ام القصر بود لذا تعدادی که از ما عقبتر بودند و میتونستن پاکسازی کنند با دیدن تانکهای روشن و بی حرکت و البته بی تحرک جنگی و پس از یک بررسی ظاهرا ابتدایی از چندتاییشون و از داخل تانکها میبینن که خالیه و کسی نیست!لذا رد میشن که متعاقب این واقعه همونطور که عرض کردم پس از اینکه متوجه شدیم از پشت داریم مورد اصابت گلوله های تانک قرار میگیریم بخشی از نیروها برگشتند عقبتر تا کار دشمن نامرد رو که کلک مرغابی زده بود رو یکسره و پاکسازی کنن که اینکار کلی انرژی و توان ما رو گرفت و نتونستیم اونطور که پیشبینی شده بود از نهر عبور کنیم….لذا همه بچه های گردان حمزه و ما چند نفر گردان مالک برگشتیم عقب و خیلی از مجروحین و شهدامون در حد فاصل منطقه درگیری بخصوص کنار و نزدیکی نهر ام القصر جا موندند که تا مدتها هم نتونستیم بریم و پیکرهاشون رو بیاریم…

    یا علی مدد.

    یا علی مدد.

    ممنون
    خیلی قشنگ بود
    با عنوان «نهر ام القصر» در بخش خاطرات وب منتشر شد.
    تشکر و علی یارتون

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.