شهید امیر اشتیاقی

010

گاهی وقتا که دارم عکسای شهدای گردان رو انتخاب می کنم تا بذارم تو وب، بغض سنگینی گلوم رو پر می کنه. دیدن عکس اونایی که اونقدر سنشون کم بود و اون همه شجاعانه جنگیدن واقعا آدم رو به فکر وامیداره که این بچه ها با اون سن و سال کمشون مگه چی دیدن که اونطور عاشق شدن و جان گران رو خالصانه بر کف گرفتن و برای آزادی من و شما و شرف این آب و خاک اونطور خالصانه و بی ریا و بی توقع، بی توقع، بی توقع … جنگیدن و کشته شدن.

و فکر می کنم واقعا مادرای تک تک اونا بعد از اینکه بچه هاشون رو از دست دادن چی کشیدن؟؟؟ چه شبهایی رو تا صبح از دوری عزیزانشون اشک ریختن و هیچ نگفتن و هیچ ادعایی هم نداشتن!!!

و ما پاسخ اون همه ایثار رو چه طور دادیم و چقدر پاس داشتیم و پاسداری کردیم؟؟؟ واقعا چقدر؟

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.