دلتنگی های دوکوهه

به قلم: حسین گلستانی

همیشه تو دلتنگیهاست که آدمها ارتباطشون با معبودشون قشنکتر میشه و میتونند دل نوشته های زیبایی رو به سطر بیارن. دلتنگیها خیلی خوبه و البته زمانش از همه مهمتر ……

یادش بخیر غروبهای دوکوهه….کرخه…کوزران…قلاجه… شلمچه دلگیر و ……..قبل از نماز می دیدی بچه ها دوست دارن تنها باشن برن یه گوشه ای بنشینند وتو دلتنگی خودشون که قطعا فراق یار و دوستان عزیزشون بوده دست به قلم بشن ویا دعایی بخونند …عهدی ببندند و یا………….

حالا این دلتنگی رو با مناجاتهایی که از بلندگوهای حسینیه حاج همت پخش میشد تو فضای پادگان دوکوهه رو در نظر بیارین والبته مطمئنا که با هیچ چیزی نمیشه عوضش کرد همیشه قشنگترین دل نوشته ها مال همین زمانها بود ……………….

یادم میاد محسن همیشه غروبها یه جوری خودش رو گم میکرد تا کسی بهش دسترسی نداشته باشه مخصوصا این آخریها که دیگه تنهاییهاش بیشتر شده بود وهر موقع که از تنهاییش برمیگشت اکثر موقع ها چشمان گریه آلود و اشکبار داشت وهمیشه بهترین مناجاتها و اشعارش رو تو همین زمانهای تنهایی مینوشت شاید تو یکی از همین تنهاییها دعای معروف صبحگاه ……….اللهم اجعل صباحنا صباح الابرار ……..رو خلق کرد و برای خوندن آماده کرد…….اکثر وصیت نامه ها تو همین زمان قبل از غروب آفتاب که آدمها بیشتر دلشون میگیره نوشته میشد و خلاصه تو همین زمانها میشه دلنوشته های قشنگی نوشت.

من از دوستان همرزمم درخواست میکنم هر چی رو که به ذهن قشنگشون میاد در مورد شهدامون….. دوستانمون که زنده اند…. مکانهای با ارزش جبهه …. رفتارهای اجتماعی اون زمان…اخلاقیات قشنگ دوستانمون … شوخیهای بامزه شون….لحظه شهادتشون و دهها خاطره زیبا و قشنگ اون زمان رو هر چند کوتاه برای سایت گردان بفرستند البته فرق نمیکنه برای کدوم گردان و لشگر هستید اینجا جایی هست که بتونید درد دل کنید و ……….حالا فر صت خوبیه که یه مجموعه قشنگ از همه خوبیهای جبهه درست کنیم تا آیندگان ازاین کار لذت ببرند….

ممنون

یا علی

5 پاسخ
  1. ابوذر
    ابوذر گفته:

    ممنون داداش حسین

    موید و موفق باشید که هر از چندکاه خاطراتی را زنده میکنید که متاسفانه با مرور ایام و کهولت سن به فراموشی سپرده میشوند.

    پاسخ
    • گلستانی
      گلستانی گفته:

      ممنونم ابوذر جون ما مخلص همه بچه های مخابرات گردان هم هستیم………. دیگه با یاد و تکرار اون خاطره ها زنده ایم و این روزها رو سپری میکنیم ….به امید دیدار

      پاسخ
  2. سعید فرشادی
    سعید فرشادی گفته:

    باسلام و عرض ادب
    اقای گلستانی عزیز من از دوستان برادر بزرگوار شهید شما هستم وقتی که مجروح شده بودم ایشان با اینکه خودشان مجروح بودن مرا تا خاکریز بچه های لشکر عاشورا در منطقه عملیاتی والفجر ۴ سال ۱۳۶۲ رساندن روحشان شاد
    ایثار و شهادت همیشه زنده است

    گپی با همرزمان هشت سال دفاع مقدس

    هنوز خاطرات و شجاعت آن زمان در ذهن و خاطره ما باقی مانده شبهای عملیات نمازهای داخل قبر مستحبات واجب شده مکروهات حرام شده یادش بخیر (باز هم میتوانیم همانطور باشیم)

    پاسخ
    • گلستانی
      گلستانی گفته:

      سلام اقا سعید گل خوشحال شدم از حضور شما تو سایت گردان ……..از عملیات والفجر چهار گفتی یادم اومد اقا محسن کلی خاطرات خوب از زخمی شدنش …. شهادت رضایی و اسارت اقا جواد ملاک و عقب نشینی اون شب داره که حتما تو یه فرصت مناسب انشاالله همه اش رو میزارم تو سایت گردان …….یا علی

      پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

پاسخ دادن به گلستانی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.