خاطره گویی در بیمارستان

خاطره ای از پدافندی دوپازا

به روایت: برادر محسن شیرازی

مورخ: ۱۳۹۲/۰۸/۰۶
[flashvideo file=http://gordanhamze.ir/wp-content/uploads/2013/10/mohsen-shirazi.-bimarestane-khatam.flv /]

2 پاسخ
  1. گلستانی
    گلستانی گفته:

    دست اقا مهدی خراسانی درد نکنه که زحمت کشیدند و رفتند بیمارستان عیادت دوستان ……. دیگه همینه دیگه …….تازه الان مزه میده وقتی اثار اون موقع هویدا میشه عشق بازی یعنی همین که محسن شیرازی و خسرو اقاجانی رو تخت بیمارستان اینجوری خندانند با وجود ضایعات و دردهای ناشی از جنگ انشالله خدا به همه عزیزان مجروحمون شفا عنایت بفرماید الته از قدیم گفتند …هر که دراین بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند..

    پاسخ
  2. امیرحسین
    امیرحسین گفته:

    داداش اگرشهداوخودامام ره میدونستن چی بسربچهای جنگ میادهبچوقت قدمی برااین مملکت برنمیداشتن من شماکه ادعامیکنیم جبهه بودیم ووووچرابعدازجنگ رنگ عوض کردیم؟چراحضرات مسئول ازبالاتاپایین فقط شعاردادن براچی همه چیزوهمه کارهابرابچهای جنگ سخت شدوتاتونستن دهنکجی کردن؟

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.