به یاد شهید ناصر سرلک
خاطره ای از شهید ناصر سرلک
به روایت: مجید صفار
« اون دلاور رشیدی که روبرو ، نفر اول، ابستاده از چپ تصویرش رو می بینیم، شهید بزرگوار ناصر سرلک هستند. ناصر همیشه همینقدر پر صلابت و استوار بود. یک مرتبه هم به شدت مجروح شده بود و عراقیها در حال زدن تیرهای خلاص به مجروحین بودند که وقتی یکی از اونها به ایشان رسیده بود، فرد دیگری صداش زده بود و نوبت به این عزیز نرسیده بود و پس از فعل و انفعالاتی عراقی ها عقب نشینی کرده بودند و رزمندگان اسلام ایشان را به عقب برده بودند.
ناصرِ عزیز اونجا به شهادت نرسید تا دلاور مردیهای او در بیت المقدس ۲ هم به ثبت برسه. خداوند طاهره ی عزیز، یگانه فرزند ناصر رو حفظ کنه و او را در آخرت با پدر بزرگوارش محشور گرداند، انشاالله.
شب آخری که شهید ناصر سرلک به مسجد (حضرت ابوالفضل ع در افسریه) اومد و با دوستان خداحافظی کرد و به جبهه اعزام شد، شب عجیبی بود.
در مسجد برنامه ای بود و بعد از نماز مغرب و عشاء روضه خوان در رثای سالار شهیدان روضه می خواند و شهید بزرگوار ناصر سرلک به شدت گریه می کرد. یکی از دوستان، رو به دیگران کرد و به حالت شوخی گفت: ” بابا ، یکی جلوی اینو بگیره ، فردا میره جبهه شهید میشه ها”. در همان اعزام بود که ناصر عزیز به جمع شهدا پیوست و به آرزوی خود رسید.
وقتی برای دیدن پیکر پاک ناصر و شهید حسین اشرف به معراج الشهداء رفتیم، اونجا برادر علی حسنی را دیدم که به شدت گریه می کرد. گفت: بیا بیا ببین کی (چه کسی) اینجا خوابیده ! بیا ببین مهدی برزی (فخرالدین) اینجاست. پیکر پاک و مطهر فخرالدین رو هم اونشب دیدم. خداوند ما را از دیدن آنها در سرای باقی محروم نگرداند، انشاالله. شهید سرلک و شهید حسین اشرف در بهشت زهرا در کنار هم در ابتدای ردیف بالائی و پشت سر ِ فخرالدین عزیز آرمیده اند.
خوبه اینجا یه مطلبی رو به نقل از شهید سرلک بنویسم که شاید (شاید) جائی گفته نشده باشه. این مطلب در وصف ِ بزرگی و مهارت سردار رشید اسلام و فرمانده عزیز گردان حمزه سیدالشهداء “حاج محمود آقای امینی” هستش. ناصر همیشه از توانمندی و درایت حاج محمود امینی صحبت می کرد. اما یه مطلبی که همیشه توی ذهن من هست اینه که می گفت حاج محمود علاوه بر شجاعت و جسارت در حمله به نیروهای دشمن، در عقب آوردن نیروها به هنگامی که کار گره می خوره و باید مواضع را تغییر داد هم با مهارت و درایت بسیار بالائی عمل می کنه. ناصر ِ عزیز برای این مطلب خیلی اهمیت قائل بود و آنرا با آب و تاب ِ زیادی تعریف می کرد.»
باسلام. اون دلاور رشیدی که روبرو ، نفر اول، ابستاده از چپ تصویرش رو می بینیم، شهید بزرگوار ناصر سرلک هستند. ناصر همیشه همینقدر پر صلابت و استوار بود. یک مرتبه هم به شدت مجروح شده بود و عراقیها در حال زدن تیرهای خلاص به مجروحین بودند که وقتی یکی از اونها به ایشان رسیده بود، فرد دیگری صداش زده بود و نوبت به این عزیز نرسیده بود و پس از فعل و انفعالاتی عراقی ها عقب نشینی کرده بودند و رزمندگان اسلام ایشان را به عقب برده بودند. ناصرِ عزیز اونجا به شهادت نرسید تا دلاور مردیهای او در بیت المقدس ۲ هم به ثبت برسه. خداوند طاهره ی عزیز، یگانه فرزند ناصر رو حفظ کنه و او را در آخرت با پدر بزرگوارش محشور گرداند، انشاالله. شب آخری که شهید ناصر سرلک به مسجد (حضرت ابوالفضل ع در افسریه) اومد و با دوستان خداحافظی کرد و به جبهه اعزام شد، شب عجیبی بود. در مسجد برنامه ای بود و بعد از نماز مغرب و عشاء روضه خوان در رثای سالار شهیدان روضه می خواند و شهید بزرگوار ناصر سرلک به شدت گریه می کرد. یکی از دوستان، رو به دیگران کرد و به حالت شوخی گفت: ” بابا ، یکی جلوی اینو بگیره ، فردا میره جبهه شهید میشه ها”. در همان اعزام بود که ناصر عزیز به جمع شهدا پیوست و به آرزوی خود رسید.
وقتی برای دیدن پیکر پاک ناصر و شهید حسین اشرف به معراج الشهداء رفتیم، اونجا برادر علی حسنی را دیدم که به شدت گریه می کرد. گفت: بیا بیا ببین کی (چه کسی) اینجا خوابیده ! بیا ببین مهدی برزی (فخرالدین) اینجاست. پیکر پاک و مطهر فخرالدین رو هم اونشب دیدم. خداوند ما را از دیدن آنها در سرای باقی محروم نگرداند، انشاالله. شهید سرلک و شهید حسین اشرف در بهشت زهرا در کنار هم در ابتدای ردیف بالائی و پشت سر ِ فخرالدین عزیز آرمیده اند.
خوبه اینجا یه مطلبی رو به نقل از شهید سرلک بنویسم که شاید (شاید) جائی گفته نشده باشه. این مطلب در وصف ِ بزرگی و مهارت سردار رشید اسلام و فرمانده عزیز گردان حمزه سیدالشهداء “حاج محمود آقای امینی” هستش. ناصر همیشه از توانمندی و درایت حاج محمود امینی صحبت می کرد. اما یه مطلبی که همیشه توی ذهن من هست اینه که می گفت حاج محمود علاوه بر شجاعت و جسارت در حمله به نیروهای دشمن، در عقب آوردن نیروها به هنگامی که کار گره می خوره و باید مواضع را تغییر داد هم با مهارت و درایت بسیار بالائی عمل می کنه. ناصر ِ عزیز برای این مطلب خیلی اهمیت قائل بود و آنرا با آب و تاب ِ زیادی تعریف می کرد. خداوند سرداران رشید اسلام، آنهائی که در ایام دفاع مقدس به فیض شهادت نائل نیامدند را به همان میزان اجر و ثواب عطا فرماید، انشاالله.
—
سلام و ممنون از خاطره خوبتون و از این که از داداشی خوبم یاد کردید
روح شهید سرلک شاد و انشالله که خدای مهربون حافظ و نگهدار فرزند بزرگوارش باشه
در مورد حاج محمود امینی هم آقا مهدی همیشه از درایت ایشون و توانمندی های بالاشون در هدایت نیروها تعریف می کنه و همیشه از ایشون به عنوان یکی از بزرگترین و ارزشمندترین فرماندهان جنگ یاد می کنه که خونسردی اش در شرایط اضطراری واقعا آرامش بخش روحیه بقیه رزمنده ها بوده.
با سلام و تشکر از اینکه همچنان به یاد شهدای جنگ تحمیلی هستید
و ، بنده از نیروهای شهیدبزرگوارناصرسرلک بودم و تا لحظاتی چند قبل از شهادت در جوار ایشان بودم و خاطرات بسیاری از ایشان دارم.لطفا آدرس مسجد محل فعالیت آن شهید بزرگوار را ارسال فرمایید تا از نزدیک با جوانان آن مسجد نیز آشنا بشوم.
—
سلام
متأسفانه من اطلاعی ندارم
امیدوارم اگه دوستان میدونند راهنمایی کنند
آدرس مسجد حضرت ابوالفضل علیه السلام:
تهران-افسریه- خیابان ۲۷ پانزده متری دوم