آلبوم محمود رحیمی پور

1. 

   نجف گفته:

   2012 ,5 نوامبر در 16:43

   بسمه تعالی
   با سلام

   سردار شهید حاج سعید مهتدی واقعا یکی از اوتاد بچه های جنگ و جبهه و لشکر بود….یادش بخیر اون بزرگوار قبل از اومدن به لشکر فرمانده سپاه جوانرود در کردستان و در اصل استان باختران یا کرمانشاه فعلی بود و پس از مدتی به همراه سردار شهید حاج اصغر ارسنجانی و حاج احمد شاهسون و برادر بختیاری اومدن و گردان ما کمیل (کمیل ابن زیاد) رو که از والفجر مقدماتی برگشته بودیم و شده بودیم بقول مزاح بچه هامون” کمیل ابن کم !!! ” رو توی دهکده حضرت رسول(ص) چنانه دشت عباس از برادر گل محمدی که معاون سردار شهید محمود ثابت نیا فرمانده شهید گردان کمیل در مقدماتی بود تحویل گرفت. ایشون معاون اول گردان شدند و سردار عزیز حاج احمد شاهسون هم معاون دوم و برادر بختیاری هم سوم….یادمه توی والفجر یک و توی کانال دوم اون انتها و آخراش یه پیچ اس مانند بود که حاج سعید اعلی الله مقامه کنار سنگر مخابرات گردان البته سنگر که چه عرض کنم یه چهارتا گونی خاک که تقریبا تا نزدیک سینه رو یه محافظت نصفه نیمه میکرد!!! و برادر روح الله باغستانی که بیسیم چی گردان بود توش بود و کنار دستش هم برادر بختیاری معاون سوم بود نشسته بود کف کانال که عرضش حدود یک متر شاید یه کم بیشتر بود و پای راستشو گذاشته بود روی دیواره کانال که بعضیا که از گردان ۱۰۱ تیپ۸۴ خرم آباد که با ما ادغام شده بودن بودند و بنده خداها حالا از ترس یا هرچی بقول بچه ها دودره کرده و از خط جیم زده بودن!!!! رو کنترل و مراقبت کنه که که بیش از اون نیروی گردان همینطوری تحلیل نره….خب اون بنده خداهای جیم زننده از نظر اعتقاد و ایمان و اخلاص، اون زمان هنوز سنگهای وا نکنده زیادی با خودشون داشتن!بگذریم که برای عقب رفتن چه کاراپها که نکردن که بنده شاهد بودم….لذا حاج سعید که اون موقع دیگه فرماندهی گردان رو بعهده داشت ((چون همون اول صبح زود عملیات حاج اصغر توی کانال چهارم با برادر ایرجی فرمانده گروهان دستغیب مون بدجور مجروح شد که کولش کردن و بردنش عقب. اینم بگم که حاج احمد هم که معاون دوم و بعد از حاج سعید بود هم همون شب عملیات توی گیرو دار درگیری قبل از رسیدن به کانال اول و بین میدون مین ها همچین مجروح شد که با برانکارد تا عقب بردنش البته در واقع پس از حاج سعید مهتدی سرهنگ …که دقیق اسمشو یادم نیست و فرمانده گردان ۱۰۱ تیپ۸۴ ارتش بود معاون حاج سعید بود)) برای جلوگیری از این قضیه شخصا توی اون گلوگاه نشست…. البته خداییش زیاد بودند بچه هایی با اخلاص توی اون گردان ارتش که انصافا بسیار زحمت کشیدند و پا به پای بچه های ما نبرد نمایانی کردن و خیلی هاشون هم به درجه رفیع شهادت نائل اومدن که یاد همه شون بخیر و گرامی مثل استوار شهید تقی پور که آرپی جی زن قهاری بود و یا گروهبان دوم رضا درویش که بخاطر ایثار اون عزیز، بنده حقیر دوبار از خطر صد در صد رهایی یافتم و یا ستوان سرتیپی که از معاونین گروهان ادغامی مون بود و با اینکه از ناحیه پا در کردستان جانباز شده بود ولی تا نهایت توان همراه ما جنگید و خیلی های دیگه که اسامیشون درست یادم نمونده ولی چهره هاشون که واقعا برخیشون بسیار چهره باحال و حزب اللهی و بچه بسیجی هم داشتن با اینکه ارتشی بودند ، از نظر ایمانی و اعتقادی هم بسیار مومن و عاشق انقلاب و اسلام و امام راحل بودند…

   یاد همه شون بخیر و گرامی و یادشان چراغ راهمان باد… بخصوص شهدای عزیز عرفه(حادثه هواپیمای انتونوف سپاه حامل شهید عزیز سردار حاج احمد کاظمی و سردار شهید حاج سعید مهتدی و بقیه عزیزان و سرداران اسلام) که هجرانشان داغیست گران بر دل ما ولیکن ما را مصمم تر از گذشته در راه راسخشون انگیزه بخش خواهد بود بفضل الهی و عنایت صاحب و اربابمون مهدی فاطمه ارواحنا فداهما…..

   یا علی مدد.
   —
   ممنون از خاطره خوبتون
   ماشالله حافظه خیلی خوبی دارید که اسامی رو با این وضوح به یاد دارید
   دست شما درد نکنه

   پاسخ
2. 

   محمد دوست پرور گفته:

   2017 ,25 مارس در 22:48

   درود و سلام بر شما
   من اتفاقی به وبلاگ شما دست یافتم و عکسی دیدم که در اون دوست و همرزم دوران جنگ بود.
   کریم محسن نتاج …‌
   شاید قریب سی سال است که از ایشون بی خبرم … امیدوارم زنده باشند

   اگر بتوانید مرا کمک کنید تا با ایشون ارتباط بگیرم ممنون میشم

   دوست پرور
   ۰۹۱۲۸۳۰۷۲۲۱
   —
   سلام
   وقننون بخیر
   متأسفانه نمیشناسمشون
   اما نظرتون رو تأیید می کنم تا اگه دوستان میشناختن کمکتون کنن

   پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.