دفتر شعر و حدیث شهید سعید طالبی

به یاد شهید تاج الدین

unnamed

هنگامی که انسان از لذت های مادی دوری نموده و به معبود خویش عشق بورزد و تنها برای رضای او کار کند

خداوند متعال نیز بنده خویش را ناامید برنمی گرداند.

شهید محمود تاج الدین

 

ارسال: حاج حسین کریم نژاد

ممنون برادر گلستانی که به ما یک دنیا، نه یک … اذان هدیه کردی

به قلم:

ناصر رخ

unnamed

لینک دانلود

سلام . خیلی خیلی ممنونم /

از خواهر گرامیت که سالها در حفظ و نگهداری این اثار بجا مانده از شهید بزرگوار محسن گلستانی همت کرده و اینک جهت استفاده در اختیار شما قرار داده /

اجرش با شهدا و شهید گلستانی ……..

و از خودت که نگو …

به ما یک دنیا ، نه یک………….. اذان هدیه کردی ، آنهم با صدای یک شهید /

شهید محسن گلستانی پس از قریب به سی سال محرمیت

الله اکبر /الله اکبر / الله اکبر / الله اکبر

دو شهادت به آنکه نیست چیزی جز خدا

دو شهادت به آنکه محمد رسول خداست

دو شهادت به آنکه علی امیرمومنان است

دو بار خطاب به شتاب در نماز
دو بار خطاب به شتاب بسوی رستکاری

دو بار خطاب به شتاب در عمل خیر

الله اکبر / الله اکبر

دو بارشهادت به آنکه /نیست چیزی جز خدا
خدا خود در بزرگداشت این معارف حقه به ما توفیق عمل و اخلاص عنایت کند .

ازت ممنونم / هزاران هزار بار ممنونم

******

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام ، اینک منهم اهدا می کنم به :

توئی که آنروز ها در این دنیا نبودی یا اگر هم بودی در سنینی بودی که با آنها نبودی یا مثل من بودی و نبودی ، به توئی که میخواهی بدانی . جیزهائی را که جزو روزمرگی ها نیست .

از جنس دنیائی نیست . )که بشود پائین و بالایش کنی . زیر و رویش را در آوری . قیمت بگذاری . توی سر مال بزنی . یا آن طرف یک لا و چند لا کنی( . آری اینها اصل معارف است .

این صدای اذان است

که با صدای دلنشین و سوزناک گلستانی به تو تحویل می شود .

آری بگو

الله اکبر / الله اکبر/ الله اکبر /الله اکبر

واین را از عمق جان بگو آری از عمق جان ،

و شهادت بده که هیچ چیز جز خدا نیست .

حالا شهادت بده که محمد رسول خداست .

و سپس شهادت می دهی که علی امیر مومنان است.

تو شهادت می دهی . تو در سر مئذنه فریاد می زنی .

آری تو نباید از این جنس باشی یعنی وقتی می خواهی شهادتت را فریاد بزنی تو نباید خودت باشی .

آخر تو می خواهی شهادت بدهی به چیز هائی که دیده باشی ،

اما نه با این چشم ، بلکه با همه جانت .وقتی می خواهی شهادت بدهی به چیزی باید همه چیز را دیده باشی یعنی خدای هستی از روح خود در تو نهاده .

اینست که امیرالمومنین علی علیه السلام میفرماید خدائی را که من نبینم نمی پرستم .

که گفتم تو در دادگاه نه ، که در سر هر کوی و برزن .

آنهم جلوی کسانی که اینها را قبول ندارند و با این شعارها که از عمق جان بر می خیزد مبارزه می کنند .

آری آنها که در حزب شیطان ثبت نام کرده اند .

و تو باید مثل محسن باشی و مثل محسن ها با گلوله و توپ و تانک به مقابله بر آئی و تا شیمیائی شوی .

(در مقابله با دشمن )

آری وقتی فهمیدی هیچ چیز جز خدا نیست .

آنوقت تو خودت را هیچ چیز نمی دانی وهیچ چیز نمی بینی جز خدا .

و باید موذن باشی وفریاد کنی و همه را به خدا بخوانی .

باید سعی کنیم اینچنین باشیم . مثل محسن مثل … بلال

خدایا به عزت و جلالت سوگند عاقبت ما را همانند موذنهای درگاهت قرار بده .

حال مردم را به نماز بخوان .

نه اینکه ، اگر وقت کردند بیایند نماز ، باید شتاب کنند برای نماز .

حال دعوت کن که با شتاب برای رستگاری بر خیزند .

و بعد به شتابند برای خیر در عمل ، (عمرمان کم است باید شتافت) .

و دوباره بر می گردیم به اصول اعتقادات .

دو مرتبه الله اکبر / الله اکبر

و باز دو مرتبه فریاد می زنی هیچ چیز نیت جز الله

و حال می ایستیم به نماز

که رسول خدا فرمود :

۱- نماز نور چشم من است.

۲- کسی که عمدا نماز را ترک کند . کافر است .

۳- نماز ستون دین است اگر نماز قبول شود سایر امور قبول می شود

و اگر نماز قبول نشود سایر امور قبول نمی شود .

و اینها غیر از کاهل نماز است ( می خواند ولی نماز صبحش را ظهر می خواند و نماز ظهرش را وقتی می خواند که چند دقیقه به مغرب است .یک روز می خواند و روز دیگر یادش می رود )

یا ضایع کننده نماز است ( ذکر رکوع را قبل از رکوع شروع می کند و بعد از برخواست از رکوع تمام می کند آنهم چگونه رکوع و سجده کردنی و همه را به چشم بهم زد نی تمام می کند ) و یا یک وقت نماز می خواند ، اما بعد از سلام متوجه می شود که، مثل اینکه در نماز بوده است .

می ایستیم به نماز .

نمازی که از هر عیبی پاک است و خود هر عیب و زشتی را می شوید .

خدایا مرا به همه خوبان در گاهت ببخش از این نماز خواندن ها و توبه می کنم از ضایع کردن نمازو ……

خدایا به ما توفیق برپائی نمازرا عنایت کن .

دوستدارت ناصر رخ

به یاد شهید ناصر کاوه

خاطره ای از عملیات بدر

به قلم رضا غیاثوند

 

41

هوالرئوف
روز عملیات بدر تو کانالای کشاورزی و تو دشت مشرف به اون تا چشم کار میکرد تانک تی ۷۲ عراق بود و بس! تیربارهای عراق امون رو از بچه ها گرفته بودن و بواقع میشه گفت زمین و زمان رو به گلوله بسته بودن تو اون شرایط ما بودیمو چند قبضه آرپی جی و بعد چند کلاش در برابر تانکهای کاملا ضد ارپی جی! تو اون شرایط خیلی حساس و بواقع وحشتناک یه دفه ناصر کاوه با اون سن و سال کم و جثه نحیفش نیم خیز شد و فریاد زد بچه ها نترسین میجنیگم الله اکبر و تا کلمه الله اکبرش تموم نشده بود کالبیر تانک درست وسط پیشونی این بزرگ مرد کوچک رو نشونه رفت و درجا اونو به کما بردش بطوریک کف از دهانش بیرون میزد یادمه علی اقبالی برای اینکه به بچه ها روحیه بده سریع جنازه نیمه جان کاوه رو کشید طرف خودش و پیشونی تیرخوردشو با باندی بست و گفت نگران نباشید هیچی نشده! ولی همه فهمیدن اگر چه عملیات بدر به جایی نرسید ولی خیلیا از جمله همین کاوه به شرف شهادت و بالاترین روزی رسیدن!!

55.-Naser-Kaveh39.jpg