مطالب توسط

غصه نخور پدر! فرزند شهیدت از همه ما زنده تر است

به یاد شهید حسن حاتمی به روایت برادر محسن امامی حمید سربی یه خواهر‌زاده داشت به نام حسن حاتمی که کارمند حراست شرکت مخابرات ایران بود. تو شجاعت و دلیری هم عین داییش بود. بار‌ها مجروح شده بود و یه چشمش رو هم از دست داده بود. پدر حسن میگه: «وقتی حمید توی عملیات کربلای […]

تسبیحات حضرت زهرا (س)

خاطره ای از اردوگاه کوزران به روایت: محسن امامی وقتی تو اردوگاه کوزران بودیم، هر روز صبح نماز جماعت باحالی داشتیم که بعد از اون هم زیارت عاشورای با صفایی خونده می‌شد. من همیشه عادت داشتم بعد از خوندن نماز، تسبیحات حضرت زهرا (س) رو تند تند می‌گفتم و بعد هم بقیه تعقیبات رو انجام […]

به یاد شهید مهدی سمیعی

خاطره ای از عملیات کربلای ۵ به روایت: محسن امامی … وقتی به دوکوهه رسیدیم به واسطه دوستانم براش معرفی گرفتم بیاد گردان حمزه. اون موقع گردان تو منطقه مهران در حال پدافندی بود. با حاج آقا امینی صحبت کردم. مهدی اومد گروهان یک. توی گروهان هم با قاسم کارگر فرمانده گروهان صحبت کردم. اومد […]

۲۰ روز نبرد

خاطره ای از کربلای ۵ به روایت: حسین گلستانی با اکبر کبیری توی عملیات کربلای ۵ دورانی داشتیم. موقعی که از سه راه شهادت با مکافات گذشتیم و به سمت نیروهای خودمون در حال … بودیم یه خمپاره اومد. عجب انفجار وحشتناکی داشت. یک لحظه به اکبر نگاه کردم. دستاش تو دستم بود. خون صورتش […]

تیر تراش*

به یاد شهید رضا حاتمی به روایت: مهدی خراسانی … درسته که رضا حاتمی نتونست دختر عزیز خودش رو که تازه به دنیا اومده بود، ببینه اما در یک نبرد شجاعانه عراقی‌های زیادی رو به هلاکت رسوند و سرانجام به درجه رفیع شهادت نائل شد.  

نحوه شهادت برادر حاج ابوالحسن

به روایت: حسین گلستانی وقتی عملیات مرصاد شروع شد قرار شد پاکسازی داشته باشیم و هیچ اسیری نداشته باشیم. عملیات شروع شد. یک به یک اهداف و خودروهای منافقین رو منهدم می‌کردیم و جلو می‌رفتیم. وسطهای ستون منهدم شده منافقین من و ابوالحسن با هم همراه شدیم و برخورد کردیم به یه جیپ که مسلح […]

مناجات

به یاد شهیدان گلستانی و استاد نظری ارسالی از: برادر محسن امامی مژده بدم عاشقا … یه شب می‌آد که شب عملیاته همینکه توی ستون داری راه می‌ری صفیر گلوله‌ای پیام حق رو برات می‌آره به گوش جان می‌خری